صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 204084
تعداد نوشته ها : 70
تعداد نظرات : 2
Rss
طراح قالب
حمید رضا علیخانی

نرم افزار طب اسلامی نور

 در باره سردرد  بخش 4


---------------------------------------------------------------
با فوند و سایز:توهاما10/  15صفحه
در ادامه مطلب...............................................................................



بخش 4/در باره سردرد/ 15صفحه

-----------------------------------------------------------------------------


راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى)

/ ج‏1 / 215 / درمان ..... ص : 214


" حضرت آقاى دکتر احمدیه، پس از خوردن معجون و آن جوشانده ‏ها

بکلى آن سردرد کذا و کذا رفع شد.

از جنابعالى بسیار متشکرم که سردرد چهار ساله ‏اى را که

حقیقتا مرا بسیار ضعیف کرده بود از بین برده و معالجه کامل کرده‏اید.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 216 / سردرد و عوارض بواسیر ..... ص : 216

سردرد و عوارض بواسیر

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 216 / سردرد و عوارض بواسیر ..... ص : 216

در تاریخ 22/ 6/ 28 آقاى جواد گ. حدودا 30 ساله ساکن داودآباد ورامین به مطب مراجعه نمود. پیشه‏اش در گذشته ساربانى بوده و اکنون کشاورزى مى‏کند. پدر او بواسیر دارد و مبتلا به سردرد است. سى سال پیش هر دو چشمش نابینا شده ولى پس از 9 ماه یکى از چشمان بینائى خود را بدست آورده. چشم دیگر دید ندارد. طبق اظهار باد در پوست بدنش گردش مى‏کند و تندخو مى‏باشد. مادرش نیز چندین بچه سقط کرده و به سردرد مبتلا بوده است.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 216 / سردرد و عوارض بواسیر ..... ص : 216

برادر بزرگ سابقا دچار دل‏درد بوده، برادر کوچک رنجور و خواهر به سردرد مبتلا مى‏باشد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 216 / سردرد و عوارض بواسیر ..... ص : 216

برخى اوقات کمرم چون محل نیش زنبور بسوزش درمى‏آید. از دوران کودکى سردرد دارم و حالا هم دچار آن مى‏باشم. اشتهایم کم است و خوابم آرام نیست".

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 217 / سردرد و عوارض بواسیر ..... ص : 216

از گزارش او چنین استنباط شد که دچار سوء مزاج ارثى (سردرد و بواسیر) است و سموم حاصل از آن" مشهور به باد" موجد این بیمارى مى‏باشد. شاید هم با سیفیلیس یار و همدست شده باشد. ورم قولون نیز مزید بر علت است. بهمین جهت است که داروهاى تجویزشده تاکنون مانند نئوسالوارسان و امثال آن براى سیفیلیس چندان مؤثر واقع نگردیده است.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 217 / درمان ..... ص : 217

3- سردرد رفع گردیده است.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 220 / درمان ..... ص : 219

8- مدتى مبتلا به سردرد بودم. وقتى عینک زدم سردردم بکلى مرتفع گردید.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 245 / بیماریهاى عفونى ..... ص : 237

یبوست دارم و مزاجم روزى یکبار بسختى توسط تنقیه کار مى‏کند. هفته‏اى دو بار ابتدا عطسه و خمیازه مى‏آید سپس سردرد عارض مى‏گردد که با تهوع و استفراغ همراه است.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 245 / بیماریهاى عفونى ..... ص : 237

استفراغ گاهى سبزرنگ و با کف سفید تلخ توأم مى‏باشد. سردرد بیست و چهار ساعت و گاهى تا سه شبانه‏روز بدرازا مى‏کشد و باز عطسه و خمیازه مى‏آید و برطرف مى‏شود.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 245 / بیماریهاى عفونى ..... ص : 237

شانزده ماهست که عادت ماهانه‏ام بند آمده است. قبل از بروز سردرد نوک بینى و پشت سرم سرد مى‏شود. معده‏ام سرد است. با خوردن گوجه‏فرنگى، ماست، خیار و امثال آن حال تهوع بمن دست مى‏دهد. هضم دیر انجام مى‏گیرد و تخم‏مرغ نیز هضم نمى‏شود. جگر گرم است. از خوردن گرمى‏ها خفگى و خشکى دهان و گلو و سوزش ادرار عارض مى‏گردد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 245 / بیماریهاى عفونى ..... ص : 237

حالات روحى‏ام خراب بوده و همیشه گرفتار و دچار اندوه و غم بى‏سبب هستم. زیاد خسته مى‏شوم و قادر بکار نمى‏باشم. بى‏علاقه و بى‏میلم و هیچ‏گونه غذائى را نمى‏توانم بخورم. بعد از صرف خوراک حالت خفگى و عصبى به من دست مى‏دهد. چیزى که خیلى قابل توجه مى‏باشد آنست که اگر اندکى شیرینى و یا یک استکان چاى بخورم بواسطه وجود قند سردرد بروز مى‏کند و سوزش در مجراى ادرار پیدا مى‏شود."

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 246 / درمان ..... ص : 246

در تاریخ 27/ 1/ 28 بانو ملک تاج. ق. به مطب آمد. اظهار داشت:" طبق دستور آب هویج، کاسنى و آب ترب مى‏خورم. سردرد دیگر بسراغم نیامده است. همه نوع خوراکى را مى‏خورم و هضم مى‏کنم."

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 253 / سرعت انزال و ناتوانى(عنن) ..... ص : 252

بعد از استحمام به سردرد دچار مى‏شوم". (ارثى است)

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 254 / سرعت انزال و ناتوانى(عنن) ..... ص : 252

امراضى که پدر و مادرم گرفته‏اند: مادر فاقد بیمارى است. لکن گاهى اوقات به سردرد مبتلا مى‏شود (سردرد ارثى غالبا بعد از حمام بروز مى‏کند). پدرم مرحوم شده مرضى که داشته سوزاک بوده. شراب هم مى‏نوشیده. و اما پیش از این بیمارى چه مى‏کردم و حالم چگونه بوده: از سن هشت تا دوازده سالگى به دکان خیاطى مى‏رفتم زیرا بواسطه ابتلا به مرض کچلى نمى‏توانستم به مدرسه بروم. لکن شبها به کلاس اکابر مى‏رفتم. بعد از گرفتن کارنامه کلاس دوم سرم را برق گذاشتند. بعدا با در دست داشتن کارنامه دوم اکابر به کلاس چهارم ابتدائى رفتم. در کلاس پنجم بودم که مالاریا گرفتم. با تزریق آمپول کنین برطرف شد. به تحصیل ادامه دادم در کلاس ششم نیز مالاریا گرفتم و با همان روش گذشته مرتفع گردید. در کلاس هفتم دچار حصبه شدم. بین سال هفتم و هشتم یک سال ترک تحصیل داشتم. بعد از معالجه حصبه در اثر تمرینات بدنى و ورزش قوى شدم. این نیروى بدنى ادامه داشت تا اینکه بدین بیمارى دچار گردیدم. ضمنا در چند ماهه اخیر نیز باز مبتلا به مالاریا شده‏ام.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 257 / درمان ..... ص : 257

در تاریخ 24/ 7/ 28، بسیار راضى و خشنود بود. اظهار داشت سردرد خیلى کم و تقریبا خوب شده. عرق بدن، درد پاها و پشت گردن و سینه، گلو کمتر گردیده و عرق دست و پا هم اندکى کاهش یافته است.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 262 / درمان ..... ص : 262

" ... در ابتداى طفولیت مریض نبودم فقط بیماریهائى که گرفته‏ام عبارتند از سرخک، سالک کمى هم سردرد. ضمنا مدت سه ماه هم سرم زخم بوده است. دماغ از کودکى طبیعى بوده و زکام هم گاهگاهى مى‏شدم. خوراک گرمى و سردى همه چیز در من بدون اثر بوده ولى در چهار سال قبل بدون هیچ مقدمه صبح ساعت هفت درحالى‏که خواب بودم حالم بهم خورد، حالت حمله، دهن کف کرد دست و پا راست شد. فشار زیاد به بدن وارد مى‏شد. مدت پنج دقیقه و بعد از آن تا دو روز سرم درد مى‏کرد و از آن تاریخ تا به حال دچار این مرض مى‏باشم.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 274 / عوارض کبدى ناشى از یبوست ..... ص : 272

حالت عصبانى و جوشى دارد. در انجام امور وسواسى مى‏باشد. ده اولاد آورده که یکبار آن دوقلو بوده است. ده‏سال از بند آمدن عادت زنانه‏اش مى‏گذرد. در هشت سال قبل به فشار خون دچار شده نزد آقاى دکتر بالایان معالجه مى‏کرده. از آن‏وقت سردردى بروز کرده که براى رفع آن مسکن‏ها و قرص‏هاى زیاد خورده است. بالاخره این سردرد توسط آقاى دکتر آذر با گرفتن صفرا توسط لوله از راه دهان رفع شد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏1 / 288 / فهرست ..... ص : 286

- سردرد و عوارض بواسیر 216

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 9 / طبیب خادم طبیعت است ..... ص : 7

در زمان خلافت بنى عباس، خلیفه منصور دچار بیمارى شده بود که پزشکان از معالجه‏اش درمانده بودند، ناچار بختیشوع، استاد پزشکى گندیشاپور را به بغداد فراخواندند تا به درمان خلیفه پردازد. یک بار دیگر نیز به هنگام خلافت هارون الرشید، بختیشوع به بغداد احضار شد تا سردرد شدیدى را که هارون بدان مبتلاء شده بود درمان نماید و این‏بار براى همیشه در آن شهر رحل اقامت افکند. آمده است که چند سال بعد خلیفه به علت صرف اغذیه و اطعمه گوناگون دچار سکته شد به نحوى که اطبا از بهبود او دست شستند. ناگزیر بختیشوع را بر بالین بیمار حاضر کردند. او با گرفتن خون و تجویز دستورات دیگر خلیفه را از مرگ نجات داد. این دو مورد مکتوب، از یادگارهاى دانشگاه گندیشاپور به شمار مى‏رود.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 18 / فصل اول بیماریهاى دیاتزیک سوء مزاج ارثى -«باد باسور» ..... ص : 15

سردرد ارثى را که بیشتر از استحمام عارض مى‏گردد با تصفیه مزاج و خوردن معجون‏هایى از انواع هلیله و «سورنجان» و نظایر آن کاملا درمان مى‏بخشیدند، مشروط به آنکه عارضه ناشى از غدد درونى و موضعى نبوده باشد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 22 / 8 - در خون‏ریزى بواسیر ..... ص : 21

این‏گونه افراد سوء مزاجى معمولا نیاز به داروهائى دارند که آب و رطوبت بدنشان را افزایش دهد. این افراد به دو دسته تقسیم مى‏گردند. یکى آنان که بدنى گرم و خشک داشته و عطش و خشکى زبان و بینى دارند و از سردرد خفیف رنج مى‏برند. مزاج آنان صفرائیست و با خوردن خوراکیهاى «گرم» خشکى و حرارت زیادى در وجودشان ایجاد مى‏شود. مثلا با خوردن گردو، انجیر، کشمش و انواع ادویه بسیار ناراحت شده حال خفگى، بى‏تابى، خشکى دهان، خارش بدن، یبوست و عوارضى مانند آن به ایشان دست مى‏دهد. در چنین حالتى اگر به آنها آلو، هلو، لیمو، پرتقال، انار، زرشک، خیار، اسپرزه، شیرخشت، عرق بیدمشک و سکنجبین و مانند آن دهند تسکین یافته رفع یبوست و دیگر عوارض یادشده در آنان خواهد شد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 30 / 8 - در خون‏ریزى بواسیر ..... ص : 21

5- پنجمین نفر طبعى «سرد و خشک» داشت و پس از استحمام به سردرد مبتلاء مى‏شد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 42 / * بیمار اول ..... ص : 42

در تاریخ 5/ 4/ 1331 بانو کوکب ص. اهل شهرضاى اصفهان، 27 ساله، را به مطب آوردند. بیمار از امراض دوران کودکى خود اطلاعى نداشت. هرگاه به حمام مى‏رفت سردرد مى‏گرفت و به حال استفراغ مى‏افتاد. مدت یک ساعت از شدت سردرد بیحال و بیحس مى‏گردید و بعد عارضه رفع مى‏شد. لینت مزاجش عادى بود. عادت ماهانه‏اش کم و مدت سه روز بطول مى‏انجامید و درد زیادى را تحمل مى‏کرد. مزاج او روزى یکبار عمل مى‏کرد و به اصطلاح جگرش گرم بود. طبق اظهار، چهار ماه قبل خارشى در چشمان او پیدا شد. على‏رغم استفاده از دارو، چشم‏ها قرمز و متورم گردیدند. به بیمارستان فارابى و اطباء متخصص مراجعه کرد نتیجه‏اى حاصل نگردید. چشم‏ها قرمز و تقریبا بهم آمده شده و به درستى نمى‏توانست ببیند. براساس اصول طب قدیم علت را از سوء مزاج فهمیدم که «حرارت» و «خون» را متوجه چشم‏ها نموده است و باید خون را از سر به پاها متوجه نمود. همچنین با داروهاى موافق باید تعدیلى در «گرمى جگر» و «سردى استخوان» ایجاد کرد و در همین ضمن به معالجه رحم پرداخت که دچار ناراحتى شده بود. روده‏هاى بیمار سخت متشنج بودند. همچنین قولون صاعد و سیگموئید هم بسیار متشنج و دردناک بود.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 55 / * بیمار هفتم ..... ص : 55

در تاریخ 15/ 7/ 1333 بانوى زرتشتى 60 ساله‏اى را به مطب آوردند که مدتى دچار مرض قند، اورمى و خستگى کلیه‏ها شده بود. شکایت از سردرد و کمردرد، سرد شدن و سر شدن دست و پایش مى‏کرد. اظهار نفس‏تنگى مى‏نمود. قلبش تپش داشت. اشتها به غذا

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 117 / نکاتى پیرامون بیماریهاى گوارشى ..... ص : 117

در سردرد، بیخوابى، کج‏خلقى، غم و غصه، کدورت، دلتنگى، رنجش و نیز تنگى سینه، تپش قلب، درد سینه، پا، کمر و در هر درد دیگرى باید نخست جهاز هاضمه را مرتب و اصلاح نمود و پس از آن اگر باز بیمارى ادامه یافت آنگاه به درمان خاص آن پرداخت.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 121 / بیمارى‏هاى معدى ..... ص : 119

یا آنکه به کتف‏ها و پشت گردن مى‏افتد و مانع حرکت آن مى‏شود و یا به سر رفته و ایجاد سردرد و عوارض دماغى مى‏نماید. اگر به اعضاء و احشاء دیگر همچون ریه رود سبب بروز آسم و در قلب موجب هیجان قلبى و در معده سبب وجع، استفراغ و نفخ و غیره مى‏شود. گاه کانون بروز و پیدایش «باد» از یک نقطه متورم و علیل مانند آپاندیس، رحم یا معده مى‏باشد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 132 / * بیمار ششم ..... ص : 132

در تاریخ 19/ 12/ 1329 بانو درودیان ساکن خیابان شهباز به مطب رجوع کرد. بیمار شکایت از تب خفیف و «سرما سرما شدن» بدن و نوبه کهنه داشت که مدت چهار سال دچار عوارض آن بود. طبق اظهار، به غذا بى‏میل بود. دهانش خشک و سردرد داشت. درد تخم چشم آزارش مى‏داد. تپش قلب، کمى ادرار، درد پهلو، سستى اعصاب، بى‏میلى از مصاحبت با جنس مخالف، یبوست مزاج، درد کمر، درد زیر دل، استخوان‏درد مخصوصا استخوان ران چپ و خستگى صبحگاهى مجموعا ناراحتى‏هاى این بیمار را تشکیل مى‏داد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 155 / * بیمار دوازدهم ..... ص : 155

در پرسش معلوم شد پدرش بواسیر و مادرش سردرد داشته‏اند و سوء مزاج او ارثى است.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 159 / * بیمار سیزدهم ..... ص : 158

صبح‏ها دهانم خشک مى‏شود و از این بابت خیلى ناراحت هستم. بیشتر اوقات از سردرد شکایت دارم. پاره‏اى اوقات به هنگام صبح روده‏ها حالت پیچش دارند. بیشتر وقتها صبح بعد از صرف چاى دهانم ترش مى‏شود. بعد از معالجات زیاد و تهیه عکس از معده و روده تشخیص زخم اثنى عشر داده شد.» طبق اطلاع، پدر و مادر این بیمار هر دو مبتلاء به بواسیر بودند.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 161 / * بیمار چهاردهم ..... ص : 161

براى عیادت از بانو کبرى ع. ت. 21 ساله، در تاریخ 8/ 1/ 1332 به خانه او مراجعه نمودم. بیمار از بیماریهاى پدر خود اطلاعى نداشت. مادرش زیاد عصبى و خواهرش به سردرد مبتلاء بود. طبق اظهار بستگانش در 12 سالگى به حصبه دچار شده، پس از ازدواج چهار فرزند بدنیا آورده و یک بچه سه ماهه را کورتاژ کرده. بعد از این عمل کم‏کم دچار بیمارى زردى شده است. مدتها به معالجه پرداخته ولى کبدش روز به روز متورم‏تر مى‏شد. ازاین‏رو خیز و نفخى که پدیدار گردیده بود بتدریج بیشتر مى‏گشت. در واقع رعایت دستورات پزشک را نمى‏نمود. ازاین‏رو توان حرکت از او سلب شده و مرض به اشد درجه رسیده بود. طبیب معالج، بیمارى را علاج‏ناپذیر دانسته و اظهار داشت قسمت عمده کبد به حال تصلب و تشمع درآمده و دیگر امیدى در پیش نیست. همه از زندگى او دست شسته بودند. در همین زمان یعنى در تاریخ 8/ 1/ 32 بود که مرا به عیادت او بردند.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 161 / * بیمار چهاردهم ..... ص : 161

در معاینه، شکم از باد و خیز پر بود. پاها و دستها و صورت و بدن خیز داشتند و بقول معروف همچون «خیکى از باد» بود. شکم یبس بود و هیچ کار نمى‏کرد. ادرار بسیار کم و هر پنج، شش روز یکبار بقدر نصف استکان دفع مى‏شد. به عبارت دیگر دچار «انورى» سخت شده بود. بیمار میل به غذا نداشت و هیچ حرکتى نمى‏توانست بکند. به زحمت او را بلند مى‏کردند تا سر لگن بنشیند. او را نگاه مى‏داشتند تا به زمین نیافتد. استفراغ زیاد مى‏کرد. شبها از یک تا یک و نیم درجه تب داشت. قادر به نشستن نبود مگر به کمک دیگران آنهم براى اینکه یک قاشق دوا بخورد و بیش از این مدت نمى‏توانست بنشیند. هروقت تزریق آمپولى به او مى‏شد دچار سردرد و دندان‏درد مى‏گردید. تپش قلب داشت و همیشه بیحال و بحال چرت زدن بود. همچون آدمهاى بیهوش در خواب و بیدارى به سر مى‏برد. مطالب را درست درک نمى‏کرد. خلاصه آنکه بیمار به اورمى، انورى، فلج روده‏ها دچار شده بود و تهبّج و خیز

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 179 / درمان ..... ص : 176

- در تاریخ 30/ 8/ 35 یعنى بعد از پنج ماه دوباره او را به مطب آوردند. گفتند به حمام رفته و دچار سرماخوردگى و گریپ شده است. 39 درجه تب با سردرد شدید داشت. گفتند در عرض این مدت حال او خوب بود و هیچ احتیاجى به دوا پیدا نکرده بود. بیمار مبتلاء به‏

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 232 / بیمار شانزدهم ..... ص : 232

حال گهگاه به سردرد دچار مى‏شوم. در بعضى از نقاط سر و بدنم شوره مى‏زند که شباهت به جزایرى در دریا دارند این لکه‏هاى شوره در صورت و گوشها نیز پدیدار مى‏گردند. لکه‏ها در زمستان ظاهر و در تابستان از بین مى‏روند. این عارضه با خوردن داروهاى گیاهى «سرد» مانند چغندر، شیرخشت، انار و غیره تخفیف مى‏یابد. خارش در تمام بدنم وجود دارد که مى‏بایستى تنم را بخارانند تا آرامشى پیدا شود. در اثر این خارش، پوسته‏هائى مانند پوست پیاز در بدنم بوجود مى‏آیند که کنده و پراکنده مى‏گردند.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏2 / 250 / درمان ..... ص : 242

در اینجا باید یادآور شوم که این عصاره‏ها نه تنها برطرف‏کننده ورم کلیه و آلبومینورى مى‏باشند بلکه ترشى خون را که در این هنگام زیاد است و موجب بروز خستگى و سردرد و عوارض دیگر مى‏گردد رفع مى‏نماید و خون بدن را از سموم پاک مى‏سازد. حتى در بیمارى نوبه مخفى کهنه و عاصى العلاج اثر نیکوئى بر جاى مى‏گذارد. به علاوه این عصاره‏ها برخى از ویتامین‏هاى لازم را به بدن مى‏رسانند. از همین روست که پس از استفاده از این عصاره‏ها غالبا حالت نشاط به بیمار دست داده و کدورت و اندوه او برطرف مى‏شود. دلیل آن نیز اثر مخصوصى است که این نوع داروها در سالم‏سازى اعصاب دارند. به‏هرحال این خانم دستورات جامعى گرفت و براى اقامت به رشت رفت.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 4 / فهرست ..... ص : 4

- صداع (سردرد) 17

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 17 / صداع ..... ص : 17

عارضه صداع (سردرد) یا علل برونى دارد و یا علل مزاجى، علل برونى مى‏تواند از اصابت شیئى به سر، سقوط از بلندى، لذت‏برى زیاد از ملاعبت و ... ناشى گردد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 18 / صداع حار(گرم) ..... ص : 18

موجبات بروز این نوع سردرد بستگى به شرایط هر شخصى داشته و معمولا عبارتست از قرار گرفتن بیش از حد در برابر نور خورشید، گرماى زیاد و استقرار در نزدیک آتش، با صداى بلند و حدّت تمام خواندن یا سخن گفتن، استماع اصوات ناهنجار و بلند، به خشم آمدن، بوئیدن، خوردن غذاهاى با طبیعت گرم، صرف خوراک خارج از برنامه مقرر، ماندن زیاد از حد در حمام و به‏طور کلى آنچه سبب افزایش حرارت بدن گردد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 18 / صداع حار(گرم) ..... ص : 18

نشانه‏ها- نشانه‏هاى این بیمارى عبارتست از سردرد زیاد، رقیق شدن ادرار، خشکى چشم و بینى، طنین گوش، حرارت قابل لمس در ناحیه جلوى سر، بیخوابى، نیاز به هواى خنک و آب سرد ...

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 18 / صداع حار(گرم) ..... ص : 18

درمان- به روش گذشتگان چنانچه سردرد ناشى از گرمازدگى باشد بوئیدن صندل، گلاب، کافور، گل بنفشه، گل نیلوفر و سرکه مفید مى‏باشد. دیگر آنکه محلول گلاب و سرکه را سرد کرده بر پیشانى بمالند. همچنین برگ بید، برگ سیب، برگ کاهو، ساقه خرفه، برگ رز، عنبّ الثعلب و یا غوره هریک را که در دسترس باشد کوبیده با گلاب و سرکه آمیخته و ضماد آن را به سر نهند. نیز مى‏توان هسته هلیله زرد را کوبیده، با آب یا گلاب آمیخته و به موضع مالید.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 19 / صداع ناشى از دفع خلط ..... ص : 19

«خلط» جسم سیالى است که از استحاله غذا در بدن حاصل مى‏گردد. موجب این نوع سردرد که پس از دفع خلط از بدن، عارض مى‏شود، خون‏ریزى بسیار از بینى و اسهال زیاده از حد مى‏باشد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 19 / صداع ناشى از دفع خلط ..... ص : 19

نشانه‏ها- نشانه‏هاى این نوع سردرد عبارتست از سبکى سر، خشکى روى و دهان، اشتهاى زیاد و دیگر علامات کم‏خونى.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 19 / صداع ناشى از دفع خلط ..... ص : 19

درمان- براى درمان این سردرد به روش قدما مى‏توان شیر دختر به بینى چکاند و از روغن کدو، نیلوفر و بنفشه بر پیشانى مالید. ضمنا خوراکى‏ها و داروهاى مقوى طبیعى مانند آب هویج خام، انجیر، هلو، فندق، کنجد، شقاقل، زنجبیل، بادام شیرین، شنبلیله، تخم‏

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 20 / صداع ناشى از غلبه خون ..... ص : 20

نشانه‏ها- نشانه‏هاى این نوع سردرد عبارتست از گرانى سر، سنگینى اندام، میل به خواب، افسردگى، خمیازه، دهان‏دره، شیرینى طعم دهان، سرخى صورت و چشم‏ها، ریزش خون از بینى و بن دندان‏ها و مقعد، دفع ادرار غلیظ و سرخرنگ، زنش نبض به طور عظیم و پر و گاه ورم صورت و پلک‏ها و تجسم اشیاء به رنگ سرخ ...

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 20 / صداع ناشى از غلبه خون ..... ص : 20

در صورتى که با همه تدابیر سردرد باقى مى‏ماند رگ بینى یا رگ پیشانى یا رگ صافن را مى‏زدند و یا بر ساق پا حجامت مى‏کردند. اقدام دیگر این بود که پاها را در آب گرم نهاده آنها را شستشو داده و کف پا را با نمک مى‏مالیدند. به‏عنوان غذا، آش غوره بدون گوشت، آش آلو یا تمر، آش عدس، اسفناج، کدو، و نیز عناب، سکنجبین، آب انار ترش و آب غوره را مناسب مى‏دانستند. براى دفع اخلاط سوخته بدن آب هندوانه مخلوط با سکنجبین مى‏دادند و براى رفع سرفه بیمار را از ترشى منع و ماء الشعیر تجویز مى‏کردند.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 22 / صداع همراه با ناراحتى معده ..... ص : 22

هرگاه سردرد همراه با ناراحتى معده باشد، نشانه آن کاهش اشتها و ناگوارائى غذا مى‏باشد. با گرسنگى و تهى ماندن معده، صداع شدت مى‏یابد. تشنگى غلبه کرده و دهان تلخ مى‏شود.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 22 / صداع بلغمى ..... ص : 22

بروز این سردرد ناشى از افزایش بلغم است.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 24 / صداع سوداوى ..... ص : 24

نشانه‏هاى این نوع سردرد وسواس، اندیشه‏هاى تباه و بد، بى‏خوابى، تیرگى رنگ و روى، ترس در خواب، فکر و خیال زیاد، ضعف دقت و تمرکز حواس و تخیل و تجسم اشیاء به رنگ سیاه است.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 24 / صداع سوداوى ..... ص : 24

در این نوع سردرد، سنگینى سر محسوس نبوده و ادرار رقیق مى‏باشد. البته این وضع تا زمانى است که ماده سودا به اصطلاح خام باشد. بدیهى است سودا پس از نضج و پختگى دفع شده، رنگ ادرار به سیاهى گرائیده و غلیظ خواهد شد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 25 / صداع مزمن ..... ص : 25

چنانچه حبّ الشفاء را که در درمان تب ربع داده مى‏شود مدتى به میزان یک حب در روز مورد استفاده قرار دهند سردرد مزمن را رفع خواهد کرد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 25 / صداع ناشى از ضعف دماغ ..... ص : 25

برخى از پزشکان متقدم معتقد بودند که پس از عمل خونگیرى از بیمار، چنانچه تنها یک دارو چون آلو سیاه یا تمر هندى یا هلیله کابلى و یا صبر زرد تجویز شود کافیست و رفع سردرد خواهد شد. نگارنده هم بارها با استفاده از یک داروى واحد به نتیجه رسیده‏ام.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 29 / صداع ناشى از گرسنگى ..... ص : 29

چنانچه این درد صبح‏ها عارض گردد و به موقع چیزى خورده نشود سردرد شدت خواهد یافت. در این هنگام چنانچه کارى بر وفق مراد صورت نگیرد موجب ملال خاطر مى‏گردد. از بوى ناخوشایندى که به مشام رسد صداع شدت خواهد یافت.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 30 / صداع پس از خواب ..... ص : 30

در گذشته درمان این نوع سردرد را با مالیدن خمیرى از خاکستر و سرکه بر پیشانى و شقیقه‏ها مى‏کردند و یا از خاکستر چوب درخت انجیر استفاده مى‏نمودند.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 34 / صداع مزمن ..... ص : 34

اگر ماده صفراوى مى‏بود به درمان فرانیطس‏Phrenitis مى‏پرداختند. براى سردرد مزمن ضمادى مرکب از تخم تره تیزک کوبیده با زرده تخم مرغ و نیز استفاده خوراکى از سنا تجویز مى‏شد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 34 / صداع مزمن ..... ص : 34

در نسخ قدیم استفاده از حبى مرکب از تاتوره سیاه، زنجبیل و ریوند براى رفع سردرد مزمن و ضعف معده و قطع اعتیاد به افیون توصیه شده است.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 35 / صداع شمسى(خورشیدى) ..... ص : 35

صداع شمسى، صداعى است که صبحگاهان با طلوع آفتاب پدیدار مى‏گردد و کم‏کم با بالا آمدن خورشید بر شدت آن افزوده مى‏شود و بعد با غروب کم و زائل مى‏گردد. سبب آن را از حرارت مى‏دانند، لذا علاج آن نیز همان درمان سردرد حار خواهد بود که عبارتست از استشمام محلول کافور در سرکه و مالش آن بر پیشانى و تفتیح و تبرید و فصد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 38 / صداع مشترک ..... ص : 38

این‏گونه سردرد با مشارکت اعضاء و احشاء دیگر پدیدار مى‏گردد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 39 / صداعى که با مشارکت معده روى مى‏دهد. ..... ص : 38

حرارت سردرد به شدت عارض مى‏گردد. با توجه به دیگر علامات سوء مزاج در امراض معدى باید تشخیص هریک از انواع اخلاط را داده و به درمان آن پرداخت. اگر صفرا در معده گرد آید نشانه‏اش دل‏به‏هم‏خوردگى، تلخى دهان پیچش معده و تشنگى است.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 41 / صداعى که با مشارکت رحم، کلیه‏ها و... باشد ..... ص : 40

در یادداشت‏هاى گذشتگان موردى هست که زنى مبتلاء به سردرد سختى شده بود که دو سال همواره او را رنج مى‏داد. هیچ داروئى در او مؤثر واقع نگردیده بود تا آنکه به او تجویز شد بعد از استحمام تخم گشنیز کوبیده را خمیر کرده و در سربند خود بگذارد و آن را بر سر نهد. مقدارى از تخم گشنیز را هم نیمکوب نموده و دم کرده و آن را بخورد. با چند روز پیروى از این دستور رفع سردرد او گردید.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 92 / بیمار چهارم(اعصاب) ..... ص : 91

مزاج بیمار یبس، بدن پلاسیده و پف کرده و صورتش بزرگ بود. سینه‏اش تنگى مى‏نمود و بسیار کلافه و مضطرب به نظر مى‏رسید و تقلّا مى‏کرد. سردرد توانفرسائى داشت و احساس دردهاى گوناگونى در نقاط مختلف بدن مى‏نمود.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 92 / بیمار چهارم(اعصاب) ..... ص : 91

اطرافیان اظهار داشتند این خانم سالها در لندن بوده و در آنجا نیز گهگاه دچار سردرد و هذیان مى‏شده که پس از معالجات مدتى ناراحتى‏اش برطرف مى‏شد. در ایران هم این حالت بعضى اوقات پیدا مى‏شود و این بار بیش از یک ماه است که از ابتلایش به سردرد مى‏گذرد و روز به روز هم بدتر شده است. پزشکان معالج همه‏گونه دارو و درمانى را به کار برده و مجالس مشاوره با حضور متخصصان اعصاب تشکیل داده، عکس از مغز او گرفته و همه‏گونه آزمایشهاى لازم را به انجام رسانیده‏اند. ولى متأسفانه تشخیص بیمارى داده نشده است. حالت استفراغ که در اوائل بیمارى داشت اینک شدت یافته، همه غذاها را برمى‏گرداند و مقدار کمى از آن در معده مى‏ماند. خلاصه آنکه پزشکان معالج قطع امید از او نموده و ما به امید داروهاى گیاهى و استفاده از روش درمانى گذشتگان به شما رجوع نموده‏ایم.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 98 / بیمار هفتم(اعصاب) ..... ص : 98

والدین او گفتند در اواخر زمستان سال گذشته بچه شکایت از سردرد نمود. به طبیب‏

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 99 / بیمار هفتم(اعصاب) ..... ص : 98

مراجعه کردیم داروى ضد کرم داد. بیست و نه عدد کرم دفع شد. پس از آن سرخک و حصبه باهم به سراغش آمدند. در این وقت باز سردرد شدت یافت که براى کاهش ناراحتى آن کیسه یخ روى سرش مى‏گذاشتند. داروها و تزریقات مختلف تجویز شد. با غذایش آب گوجه در آش، شربت به لیمو و خنکى‏ها زیاد داده مى‏شد. کم‏کم تب قطع گردید، اما بچه دیگر قادر به حرکت نشد. پاهایش کشیده و مانند چوب شده بودند. حس و حرکت به کلى از پاهاى او سلب گردیده بود. همچنین بدنش بى‏حس و خشک شده بود و ابدا توان تکان خوردن نداشت و ما باید او را از پهلوئى به پهلوى دیگر مى‏گرداندیم.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 120 / بیمار سیزدهم(اعصاب) ..... ص : 118

حاصل از آن ابتدا خیلى رقیق بوده و ایجاد کهیر نموده و بعد نسبتا غلیظ گردیده است. این سموم گاه حمله‏وار به یکى از اعضاى بدن متوجه شده و آن عضو را آزرده و متألم ساخته و اعمالش را مختل نموده است. به‏ویژه این سموم تمایل زیادى به اعصاب پیدا کرده و سبب بروز سردرد، ترس، بى‏قرارى و ... و یبوست شده است.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 124 / بیمار شانزدهم(اعصاب) ..... ص : 124

* در تاریخ 8/ 12/ 37 بانو موچول ک. چهل و هفت ساله ساکن گروس به مطب رجوع کرد. بیمار شکایت از سردرد داشت. از بیمارى‏هاى والدین خود بى‏خبر بود. در 9 سالگى دچار مرض حصبه شده و در 23 سالگى شوهر کرده و سه فرزند به دنیا آورده بود. در این مدت گاهگاهى دچار تب نوبه مى‏شده است. در پنج سال پیش به سردرد دچار گردیده بود. علامت آن این‏طور بود که یک‏دفعه سمت راست سر از قسمت پشت درد مى‏گرفت.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 125 / دستور: ..... ص : 125

- در تاریخ 12/ 12/ 37 سردرد این خانم رفع شد. از این بابت دیگر شکایتى نداشت.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 125 / دستور: ..... ص : 125

باید یادآور شوم که علت بروز این سردرد غالبا از اختلال‏vaso moteur در گردش خون مغز و پرده مغزى مى‏باشد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 129 / بیمار هجدهم(چاقى) ..... ص : 126

تاکنون بسیارى از بیماران که دچار چنین عوارضى (سردرد، آسم، آنژین دوپوآترین، ناراحتى‏هاى عصبى و ...) بوده و سالها تحت معالجه بوده‏اند با همین دارو بهبود یافته‏اند.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 192 / بیمار چهل و دوم(آسم) ..... ص : 190

نظر به اینکه این مرض ناشى از «سوء مزاج ارثى» شمرده مى‏شود در اینجا ضعف و ناتوانى کبد و برخى از غدد مترشحه درونى هم مزید بر علت شده بود. ازاین‏رو سپردم سالى چند دوره از «معجون شایسته» و گاهى از «معجون خبث الحدید» استفاده برد وگرنه احتمال بازگشت بیمارى وجود خواهد داشت، ولى اگر طبق دستور رفتار کند دیگر به حملات آسم دچار نخواهد شد. توضیح آنکه بیمارى آسم ممکنست به دوالى، دل‏درد، سردرد و اگزما و یا به صور گوناگون دیگر نیز بروز کند. بنابراین در واقع ریشه این بیماریها را باید یکى دانست و درمان اساسى آن نیز همین است که در بالا بدان اشاره کردم. باید دانست که آسم تشنجى در مناطق مرتفع بهبود مى‏یابد و برخى از اقسام آسم با اندک ناراحتى و تفکرات بد و بى‏خوابى و یا خستگى بروز مى‏کند.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 264 / داروهاى مالشى ..... ص : 264

- داروى مالشى دیگر- کوبیده هسته شفتالو را در آب مى‏سایند و مى‏مالند. سردرد را آرام کرده و خواب آورد.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 264 / داروهاى مالشى ..... ص : 264

- داروى دیگر، هرگاه کدو، خزه، طلحب (عدس آبى) و گل همیشه بهار را با سرکه آمیخته بر سر و شقیقه‏ها بمالند رفع سردرد و درد شقیقه را خواهد نمود.

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 296 / نامه دوم(چگونه به مطب استاد راه یافتم) ..... ص : 296

روزى به اتفاق براى ملاقات به منزل یکى از دوستانش (سرلشکر وقار) که سابقا ریاست شهربانى آبادان را به عهده داشت رفتیم. نامبرده پس از مشاهده وضعیت بیمارى پدر همسرم از سردرد شدیدى که در گذشته بدان مبتلاء شده بود یاد کرد و گفت:

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 297 / نامه دوم(چگونه به مطب استاد راه یافتم) ..... ص : 296

پس از پرداخت حق طبابت در بیرون مطب بسیار ناراحت شدم و مى‏خواستم نسخه را پاره کنم و دور بیاندازم. ولى از این کار خوددارى ورزیدم و با نارضایتى به داروخانه رفتم و بابونه را خریدم. پس از دو روز استفاده از دمکرده آن احساس کردم سرم دیگر درد نمى‏کند. روز چهارم قبل از رفتن به مطب دکتر به داروخانه رفتم و مقدار زیادى بابونه خریدم. در مطب، دکتر احمدیه به محض دیدن من پرسید تیمسار، سردرد چطور است؟

راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج‏3 / 297 / نامه دوم(چگونه به مطب استاد راه یافتم) ..... ص : 296

گفتم آقاى دکتر مثل اینکه دیگر درد نمى‏کند. در پاسخم گفت دیگر درد نخواهد کرد! با خرسندى از آقاى دکتر خداحافظى کردم. با استفاده از این داروى گیاهى، دیگر سردرد به سراغم نیامد.»

طب در دوره صفویه / متن / 48 / فصل سوم داروسازان ..... ص : 36

نویسنده با اتخاذ به این فتوا از آن پس هرگاه لازم تشخیص مى‏داد براى درمان بیماران خویش شراب تجویز مى‏نمود، و حتى آن‏چنان استفاده وسیعى از این اجازه به عمل مى‏آورد که بنا به مطالب مندرج در باب پنجم کتاب خود حتى براى درمان سردرد هم شراب تجویز نموده است، اما جالب است وقتى مى‏بینیم که در همین فصل به بهاء الدوله خرده گرفته است که چرا براى درمان آتشک شراب تجویز نموده است!

طب در دوره صفویه / متن / 173 / فصل سوم تخصص‏هاى جراحى و جراحى‏هاى کوچک ..... ص : 167

علاوه بر خطر سوزاندن این امکان نیز وجود داشت که گرمى حمام موجب برخاستن بخار آهک و صدمه زدن به چشم و ایجاد آب مروارید و سردرد بشود و براى جلوگیرى از یک چنین اتفاقى حکیم محمد پیشنهاد مى‏کند که قبل از استفاده از واجبى قدرى روغن مغز- حرام به منخرین مالیده شود.

طب در دوره صفویه / متن / 174 / فصل سوم تخصص‏هاى جراحى و جراحى‏هاى کوچک ..... ص : 167

یکى دیگر از اقدامات پزشکى که بیشتر جنبه تسکین‏دهندگى داشت حجامت و بادکش کردن بود. در مورد حجامت ابتداء با تیغ روى پوست و گوشت عضلات بین دو کتف بریدگى‏هائى به موازات هم از بالا به پائین ایجاد مى‏گردید و سپس روى آن بادکش انداخته مى‏شد و در مورد بادکش بدون اینکه بریدگى در پوست ایجاد گردد بادکش مى‏شد. روایت است که حضرت محمد (ص) اغلب دستور مى‏دادند که ایشان را بادکش کنند در ایران تا همین اواخر بادکش کردن مخصوصا براى برطرف ساختن سردرد، و حجامت رواج فراوان داشت به نحوى که روى پشت اغلب افراد میان سال مى‏توان علائم حجامت‏شدگى را مشاهده کرد کما این که روى بازوى اغلب آن‏ها جاى واکسیناسیون آبله دیده مى‏شود.

طب در دوره صفویه / متن / 175 / فصل سوم تخصص‏هاى جراحى و جراحى‏هاى کوچک ..... ص : 167

در یادداشت‏هاى تاورنیه مربوط به مسافرت از اصفهان به گللنده که در سال 1080 صورت گرفت مطالبى راجع به یک نفر هلندى نوشته شده است که جراح پادشاه گللنده بوده است و طى آن مى‏نویسد: «شاه از یک سردرد شدید رنج مى‏برد و پزشکان دربار چنین نظر دادند که باید از چهار منطقه زیر زبان او خون گرفته شود اما هیچ‏کس نبود که بتواند این کار را انجام بدهد چه پزشکان هندى هیچ‏چیز راجع به جراحى نمى‏دانستند از آنجا که اندکى قبل از این واقعه پتردولان هلندى به عنوان جراح به خدمت شاه درآمده بود و از وى پرسیده شد که آیا مى‏تواند این کار را انجام بدهد یا نه؟ و او جواب داد که در جراحى کارى از این ساده‏تر وجود ندارد.

طب در دوره صفویه / متن / 262 / فصل سوم بیمارى‏هاى اندام‏هاى تناسلى زن و پستان‏ها ..... ص : 253

پزشکان تصور مى‏کردند که خون از زگیل رحمى به صورت قطره‏قطره و یا مداوم جارى مى‏گردد که در حالت اول به صورت لکه‏هاى خون و در صورت دوم همانند قاعدگى طبیعى مشاهده مى‏شود. جرجانى معتقد است که به هر صورت با شروع خون‏ریزى درد کاهش پیدا مى‏کند. در این مورد گفته جرجانى بیشتر منطبق با وضع زگیل‏هاى روده‏اى است تا فیبرون. تشخیص انواع خون‏ریزى‏هاى مهبلى که ممکن بود از یک لک ساده خون تا مقدار متنابهى خون «سیاه همانند لردته شراب» همراه با درد موضعى و سردرد باشد از راه معاینه آنچه که دفع شده بود صورت مى‏گرفت.

دارو، مسئله پزشکى قرن / 40 / فصل سوم دارو به عنوان یک(مسأله) بغرنج و لا ینحل

2- داروهاى آرام‏بخش: لارگاکتیل نقصان فشارخون، نازایى، ضعف عمومى، یبوست، سودا (اگزما)، یرقان، کاهش گلبولهاى سفید و رعشه عضلانى (پارکینسونیسم) آورد. والیوم و لیبریوم سبب اختلالات گوارشى، دانه‏هاى پوستى، اختلالات حیض (قاعدگى)، کاهش میل جنسى شود و بدن بدان خوى گیرد (اعتیاد)، مپروبامات (اکوانیل یا میلتاون) موجب اختلالات گوارشى، سردرد، دوار، آلرژى، فالج عضلانى چشم، سستى ماهیچه‏ها و خوى‏گیرى (اعتیاد) شود.

دارو، مسئله پزشکى قرن / 40 / فصل سوم دارو به عنوان یک(مسأله) بغرنج و لا ینحل

3- داروهاى ضد افسردگى: مانند توفرانیل، سردرد و دوار و تپش دل و کاهش فشارخون و یرقان و شنج (تشنج)، تارى دید، کاهش گلبولهاى سفید خون و نقص خلقى پدید آرد. مارسیلید با افزایش یا نقصان فشارخون، یبوست، بیخوابى و رعشه عضلانى همراه است.

دارو، مسئله پزشکى قرن / 169 / فصل هفتم دستور مؤکد پزشکان قدیم درباره درمان بیماریها

(20). اگر کسى یکى از داروهاى خانواده وقفه‏دهنده مونوآمین‏اکسید از را که امروزه بحد وفور براى درمان دردهاى سخت و ضعف اعصاب مصرف مى‏شود، بخورد نباید با آن پنیر تناول کند، زیرا پنیر گرچه به تنهایى بى‏ضرر است ولى چون حاوى تیرامین است در مجاورت وقفه‏دهنده‏هاى مونوآمین‏اکسید از سم شدیدى تولید مى‏کند که گاهى خطر مرگ به همراه دارد. معمولا کسانى که این دو را باهم مصرف کنند به سردرد شدید و دوار و حتى بیهوشى گرفتار آیند و گاهى نیز به هلاکت رسند. در کشورهاى متحده آمریکا و در کشور فرانسه، پس از کشف این موضوع، تجویز وقفه‏دهنده‏هاى مونوآمین‏اکسید از غدغن شد ولى در جاهاى دیگر هنوز به مصرف مى‏رسد. از همین یک نمونه، پیچیدگى تأثیر داروها را در لوله هاضمه مى‏توان دریافت.

دارو، مسئله پزشکى قرن / 225 / فصل هشتم اثبات کجى دیوار پزشکى

در روزنامه اخبار پزشکى شماره 304 مورخ سوم آذرماه 1349، با عنوان «ایجاد حالت آلرژى در اثر مصرف سولفامید روتارد» خبرى درج شده است به دین قرار: «اخیرا مؤسسه مواد غذایى و دارویى ایالات متحده آمریکا(F .D .A) به کلیه کارخانه‏هاى داروسازى که تهیه سولفامیدها خصوصا سولفامیدروتارد (با اثر طولانى) را برعهده دارد توصیه نموده است که بر اوراق (برشورها) این فرآورده‏ها بنویسد که امکان دارد در اثر مصرف سولفامیدروتارد، یک بیمارى به نام بیمارى (استونس- جانسون) عارض شود. این بیمارى با تب شدید، التهاب پوست و مخاط شروع شود و به یک عفونت عمومى همراه با کم شدن وزن، خستگى، سردرد و بى‏اشتهایى به اوج خود رسد. ممکن‏

راهنماى داروهاى تندرستى / متن / 8 / مسهل فلوس ..... ص : 8

و یا سردرد از ماده صفراویست و علامتش تقدیم ما تقدم است مثل اینکه بخورد مریض غذاهاى تند و چرب و شور و با علامات صفراء از باریک و تیز بودن نبض و زردى رنگ و تلخى دهان و بار داشتن زبان پس در چنین حال بعد از خوردن منضج بارد مذکور تنقیه مزاج مریض کنند بهلیله زرد خیسانید سه روز صبح‏ها تا قلع مادّه صفراء شود از بدن مریض‏

راهنماى داروهاى تندرستى / متن / 141 / در احکام ترکیب سال است ..... ص : 140

که بیست روز گذشته باشد از برج اسد. این ستاره با آفتاب طلوع و غروب مى‏کند و اگر بارندگى و هوا سرد شد امید رفع این امراض مى‏باشد و بیشتر ضرر این‏گونه فصل بر بچّه‏ها و زنها است و کسى که نجات یابد از مبتلایان باین امراض به تب ربع و بعدا باستسقاء خواهد کشید یا بدردهاى مفاصل و ضعف کبد و اوجاع طحال مبتلا مى‏گردد. و اگر تابستان سرد و خشک و پائیز گرم و تر گردید پس در تابستان رطوبات و اجزاء سیّاله که در بدنست و در خلل و فرج اعضاء تمکّن کرده و در پائیز بواسطه گرمى هواى پائیز سیلان پیدا کرده و در زمستان بدنها را مستعد مى‏گرداند از براى درد سر و سرفه و بحوحة صوت (گرفتگى صدا) و سلّ و اگر بعکس واقع شود فصل یعنى تابستان گرم و خشک و پائیز سرد و تر گردد باز همین آثار در زمستان ظاهر مى‏گردد و در اشخاص ظاهر و بسیار مى‏شود سردرد. نزله. سرفه. گرفتگى صدا و اگر تابستان و پائیز گرم و تر شدند پس در زمستان بامراض سعال و نزله و درد سر و تبهاى عفن مبتلا خواهند شد و اگر تابستان و پائیز سرد و خشک گردیدند براى مزاجهاى رطوبى و زنها مفید است و غیر اینها را عارض مى‏شود مالیخولیا و ورم ملتحمه و تبهاى حارّه و نزلات مزمنه و زمستان سرد با باران سبب سوزش بول مى‏گردد و اگر تابستان زیاد گرم و خشک شد باعث ظهور خناق (دیفترى) مى‏گردد کشنده و غیر کشنده و حصبه و جدرى در حالتى که سالمند در پائیز و سبب مى‏شود براى احتباس طمث و نفث الدّم و فساد خون و کرب و اگر زمستان خشک شد و بهار هم خشک شد سبب ظهور وباء مى‏گردد و فاسد مى‏کند میوه‏ها و نباتات را و فاسد مى‏کند آن میوه‏ها و نباتات کسانى را که؟؟؟

راهنماى داروهاى تندرستى / متن / 143 / گفتار شیخ الرئیس در تلافى کردن اعراض منذر بامراض ..... ص : 143

و زمانى که ساقط شد اشتهاى طعام و یا بسیار شد اشتها و میل بغذا بیشتر از حال طبیعى بلا سبب دلالت دارد بر مرض و بالجمله هر شیئى زمانى تغییر کند از عادت خودش در شهوت بغذا یا در غایط یا در بول یا در شهوت جماع یا در خواب یا در عرق یا در خارش بدن یا در تیزى دهن یا در طعم چشیده شده یا در عادت احتلام پس بگردد کمتر یا بیشتر یا تغییر کند کیفیت او خبر دهد بمرضى و همچنین خبر مى‏دهند بمرضى در عادت غیر طبیعیّه مثل خون بواسیر یا خون حیض یا قى یا رعاف یا عادت شهوت چیزى که مى‏باشد فاسد پس به‏درستى که عادت شیئى مثل طبیعت است یعنى حال طبیعى و از این جهت است که عادت مثل حال طبیعى است ترک کرده نمى‏شود مگر عادت ردّى جدا و ترک مى‏شود این عادت بجهت هر شخصى بشیئى؟؟؟ مخصوصى پس کسى که معتاد است برگ زدن هر سه ماه یکدفعه ترکش جایز نیست مگر بتدریج مانند عادت بافیون ترکش دفعتا جایز نیست چنانکه گفته‏اند ترک عادت موجب مرض است پس اگر دیدیم یکى از این عادات بخودى خود ترک شد دلیل بر مرض است و گاهى دلالت مى‏کند امور جزئیّه بر امور جزئیّه پس دوام سردرد و شقیقه درد خبر مى‏دهد بریختن مژه‏ها و غیره و نزول آب در چشم و تخیّل عین جلو رو و مثل پشّه یا غیر وقتى و زمانى ثابت شد و محکم شد و شروع کرد بینائى ضعیف شود با او خبر مى‏دهد بنزول آب در چشم و سنگینى دوخر (نفوذ جسم سخت در بدن) در جانب راست زمانى طول کشد دلالت مى‏کند بر علّتى در کبد و سنگینى و کشش و تمدّد در پائین پشت و خاصره با تغییر کردن حال بول از حال طبیعى و عادت خبر مى‏دهد بعلّتى در کلیه‏ها و غایت معدوم‏کننده رنگ خبر مى‏دهد بیرقان (زردى بدن) و زمانى طول کشد

راهنماى داروهاى تندرستى / متن / 180 / در علامات ذات الریة بطریق جدیدة ..... ص : 180

اول درجه ورم و ترشح مادّه سفید دوّم درجه انجماد سیّم درجه آب شدن و خارج شدن چهارم چرک شدن و در علامات آن گفته‏اند بعضى اوقات در حین صحّت و بعضى اوقات بعد از ابتلاى بورم شعب خفیف قصة عارض مى‏گردد با گرمى بدن و سردرد و کوفتگى و سرعت نبض و عطش بسیار و سرخى صورت و ضعف قوى و بتدریج زیاد شدن حرارت از سى و نه تا چهل و یک مى‏رسد و ظهور درد و ضیق النفس و سرفه و نفث مخصوص در حوالى پستانها و ضیق النفس بحدّى است که نفس کشیدن در هر دقیقه باید از دوازده تا هیجده باشد در جوانان بچهل الى پنجاه مى‏رسد و طرف سالم از شهیق منبسط و طرف مریض منقبض است و قرعات نبض در دقیقه صد الى صد و بیست مى‏باشد ممکن است بصد و چهل برسد و غالبا نبض عریض و صلب است و چون نبض زند را بفشارند قهقرى مى‏شود یعنى خونى که از طرف قلب بطرف اسافل بدن مى‏رود برگشت مى‏کند یعنى بطرف اعالى و قلب برمیگردد و چون گوشى بالاى سینه گذارند مقابل ریة گذارند صیفه‏هاى؟؟؟ عظیمه شنیده مى‏شود و؟؟؟ بهر و خروج نفث مانند آتوى سیاه و هذیان دارد و ذات الریة که بعد از سایر امراض واقع شود علامت بدى آن است و نیز اشتداد این علامات دلیل بر ردائه مرض است‏

راهنماى داروهاى تندرستى / متن / 399 / در هزال و ضعف و اتساع کلیتین ..... ص : 399

امّا لاغرى کلیة و علامت آن سفیدى بول و ساقط شدن اشتهاء بغذاء و بجماع و درد کمى در آن کلیة و لاغرى بدن و علاج آن خوردن مغز بادام و پسته و فندق و نارجیل و تخم خشخاش است باین طریق که بکوبند و چند روزى صبح و عصر بخورند و بخورند گوشت مرغ و پیه کرداله بز و فایده مى‏کند خوردن شیر گاوى که طبخ شده باشد با ترنجبین صبح‏ها و مداومت نمایند امّا ضعف کلیة و آن شناخته مى‏شود باینکه مرضى در کلیة ظاهر شود و علاج نشده و طولانى گردد و یا بعد از مرض لاغرى کلیة عارض شود و یا بعد از سوء مزاجات آن ظاهر گردد و علامت این ضعف کلیة عجز از جماع و سردرد و کمى قوّت چشم و کمى بول و بیشتر بول آنها شبیه به آب‏گوشت شسته شده است و علاج این ضعف کلیة همیشه تقویة بدن است‏

راهنماى داروهاى تندرستى / متن / 461 / علامات ابستن شدن ..... ص : 461

از او انزال نگردد و درد در زیر ناف آن ظاهر شود و از علامات آبستنى زن غثیان است و عقب درمى‏آید زن را کسالت و سنگینى بدن و کرب و خبث نفس و آروغ ترش و سرگیجه و سردرد و تکان و تاریکى چشم و خفقان و بهیجان مى‏آید در زن حامله میل بسنگ و ذوغال و غیره بعد از گذشتن یک ماه یا دو ماه دیگر و این علامات در حمل بدختر بیشتر است تا در حمل به پسر و چه بسا از ابتداء حمل استرخاء و سستى در بدن زن حاصل شود و پس از بزرگ شدن طفل رفع شود بعلّة اینکه طفل بیشتر تغذّى مى‏نماید از خون‏

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 6 / فهرست

درمان سردرد و بادهاى داخل سر 86

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 49 / درمان تب ..... ص : 48

امام صادق علیه السلام فرمود: «این دعا را براى تب و سردرد بنویس (داخل پارچه‏اى بگذار و هفت گره بزن و بر هر گرهى سوره حمد بخوان و به سر تب‏دار بگذار) و به بازوى راستت آویزان کن: (بسم اللّه الرحمن الرحیم، سوره حمد، ناس، فلق، توحید، بسم اللّه الرحمن الرحیم ربّ الناس، اذهب الباس و اشفعه یا شافعى فانّه لا شفاء الا شفاءک، شفاء لا یغادر سقما، بیدک الخیر انک على کل شى‏ء قدیر وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ، بسم اللّه الرحمن الرحیم‏

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 86 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86

درمان سردرد و بادهاى داخل سر

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 86 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86

275: مفضّل بن عمر گفت: «مردى از برادرانمان از چشم‏درد، شکم درد، ناف‏درد، سردرد و شقیقه‏درد زنش به امام صادق علیه السلام عرض حال نمود و گفت: «اى پسر پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم! او هر شب بیدارى مى‏کشد و فریاد مى‏زند و ما از گریه و فریاد او به جنب و جوش مى‏افتیم، پس بر ما منتى بگذار و تعویذى آسمانى بده» از سوى ایشان فرمود: «هرگاه نماز واجب خواندى، دستت را باز کن و با خشوع و تضّرع بگو: «اعوذ بجلالک (و جمالک) و قدرتک و بهائک و سلطانک مّما اجد، یا غوث یا رسول اللّه، یا غوث یا امیر المؤمنین، یا غوث یا فاطمه بنت رسول اللّه، اغثنى اغثنى.»

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 86 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86

276: امام صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه که پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم دچار چشم‏درد یا سردرد مى‏شد، دستش را باز مى‏کرد و سوره حمد، ناس و فلق را مى‏خواند، سپس دستش را به صورتش مى‏کشید و بیمارى‏اش برطرف مى‏شد.»

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 87 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86

277: عمار دهنى از سردرد به امام صادق علیه السّلام عرض حال نمود، ایشان فرمود: «هرگاه نماز واجبت تمام شد، انگشت سبابه دست راست را بر روى چشمت بگذار، درحالى‏که بر ابروى راستت مى‏کشى، هفت مرتبه بگو:

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 88 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86

280: امام صادق علیه السلام فرمود: «هرکس که به سردرد و یا درد دیگرى مبتلا شد، دستش را بر جاى درد بگذارد و بگوید: «اسکن سکنتک بالذى سکن له ما فى الیل و النهار و هو السمیع العلیم.»

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 88 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86

281: به امیر المؤمنین علیه السلام از سردرد گله نمودم، که شب و روز برایم است. ایشان فرمود: «دستت را بر جاى درد بگذار و هفت مرتبه بگو:

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 88 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86

283: امام صادق علیه السلام فرمود: «پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم دچار سردرد شد. جبرئیل نزد ایشان آمد و با این او را تعویذ نمود: «بسم اللّه یشفیک، بسم اللّه یکفیک، من کلّ داء یوذیک، خذها فلیهنیک.»

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 89 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86

285: امام صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم دچار سردرد مى‏شد، با روغن کنجد انفیه مى‏کرد.»

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 89 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86

287: امام صادق علیه السلام فرمود: «هرکسى که دچار ضعف یا سردرد یا تکرر ادرار شود، دستش را بر جایش قرار دهد و بگوید: «اسکن سکنتک بالذى سکن له ما فى اللیل و النهار و هو السمیع العلیم.»

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 90 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86

289: امام باقر و امام صادق علیه السلام هرگاه که از حمام خارج مى‏شدند، چه در زمستان و چه در تابستان، با عمامه بیرون مى‏آمدند و مى‏گفتند: «این کار از سردرد جلوگیرى مى‏کند.»

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 90 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86

291: ایشان فرمود: «هرگاه که پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم دچار سردرد مى‏شد، با روغن کنجد انفیه مى‏کرد.»

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 90 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86

292: امام صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه که پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم شیرینى، شکر و خرما به دست نمى‏آورد، با آب ولرم افطار مى‏کرد و مى‏فرمود: این کار باعث آرام شدن حرارت معده و از بین رفتن سردرد مى‏شود.»

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 92 / چیزهایى که باعث از بین رفتن بلغم مى‏شوند ..... ص : 91

303: امام صادق علیه السلام فرمود: «پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم با حلوا افطار مى‏کرد و اگر آن را نمى‏یافت، با شکر یا خرما افطار مى‏کرد و اگر هیچ‏یک از آنها را نمى‏یافت با آب ولرم افطار مى‏نمود و مى‏فرمود: این، معده و کبد را پاک مى‏کند و دهان را خوش‏بو و دندانها را محکم و قوى مى‏نماید و چشم را روشنایى و جلا مى‏بخشد و گناهان را مى‏شوید و رگ‏هاى مهیج را آرام مى‏کند و همچنین تلخى معمولى دهان را دفع مى‏نماید و بلغم را قطع مى‏کند و حرارت معده را فرو مى‏نشاند و سردرد را مى‏برد.»

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 93 / چیزهایى که باعث از بین رفتن بلغم مى‏شوند ..... ص : 91

مردمک را قوى مى‏کند و نیز گناهان را مى‏شوید و رگ‏هاى مهیج را آرام مى‏کند و تلخى دهان را دفع و موجب جذابیت او مى‏شود و بلغم را قطع مى‏کند و حرارت معده را فرو مى‏نشاند و سردرد را از بین مى‏برد.»

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 148 / دعا براى تمامى دردها و طپش قلب ..... ص : 140

496: مردى از سردرد به امام صادق علیه السلام گله نمود، آن حضرت فرمود:

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 166 / درمان با سیاهدانه ..... ص : 165

557: امام صادق علیه السلام فرمود: «شونیز، شفاى تمام بیماریهاست، پس من براى تب، سردرد، چشم‏درد، شکم‏درد و تمام دردهایى که داشته‏ام، از آن استفاده کرده‏ام و خداوند به وسیله آن مرا شفا داده است.»

طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 176 / درمان با آب نیسان ..... ص : 175

سپس فرمود: «قسم به کسى که مرا به حق مبعوث نمود! هرکس از این آب بنوشد، تمام بیمارى‏ها و اذیت‏ها از بدنش دور مى‏شود و دهانش خوش‏بو مى‏گردد و بلغم او قطع مى‏شود و در خوردن آن حد و مرزى نیست، هرچه خواستید، بنوشید و باد او را اذیت نمى‏کند و دچار فلج نمى‏شود و از «کمر و شکم و ناف شکایت نمى‏کند، از التهاب سینه نمى‏ترسد، سردى حبس البول از او قطع مى‏شود، از خارش بدن در امان است، به طاعون و جذام و پیسى مبتلا نمى‏شود، دچار آب سیاه در چشم نمى‏شود، قلبش فروتن مى‏شود، خداوند بر او هزار رحمت و هزار مغفرت مى‏فرستد. انکار، شرک، خودپسندى، کسلى، ناکامى و سستى و ترس و- بزدلى و دشمنى را از قلب او خارج مى‏کند و درد و بیمارى را از رگ او بیرون مى‏کشد و دردى را که قسمت او است، از لوح محفوظ پاک مى‏کند و هر کس دوست دارد که زنش حامله شود، حامله مى‏شود و به او فرزند عطا مى‏شود، مردى و هرکسى که زندانى باشد، از آن بنوشد، آزاد مى‏شود و به هرجا که مى‏خواهد، مى‏رود و اگر کسى سردرد داشته باشد، سردردش آرام مى‏شود و به خواست خداوند تمام بیمارى‏هایش آرام و ریشه‏کن مى‏شوند.»

تاریخ طب در ایران / ج‏1 / 112 / 6 - نخستین پزشک - ..... ص : 110

در فقره سوم آمده است که: تریته طبیب براى درمان تجسس کرد و از فلزات درمان براى مقابله با درد و مرگ بى‏هنگام و سوختن و تب و سردرد و تب لرزه و مرض آژانه و بیمارى اژهوه و بیمارى پلید و مار گزیدن و بیمارى دورکه و بیمارى سارى و نظر بد و گندیدگى و کثافت که اهریمن در تن مردم آورد بدست آورد." (شرح این بیماریها در فصل مربوط خواهد آمد).

تاریخ طب در ایران / ج‏1 / 116 / 7 - بیمارى و تندرستى - ..... ص : 113

در باب بیستم فقره هفتم به درد و مرگ و سوختن و تب و سردرد و تب و لرز و بسیارى از بیماریها نفرین شده است.

تاریخ طب در ایران / ج‏1 / 163 / 14 - بیماریها - ..... ص : 156

پ) سردرد- این کلمه که تحت عنوان بیمارى ذکر مى‏گردد، عینا از اوستا استخراج گردیده است. بدین معنى که در فقره هفتم باب بیستم وندیداد صریحا ذکر گردیده است" ... اى سردرد به تو نفرین مى‏کنم ..." و بنظر مى‏رسد کلیه دردهاى سر ناشى از انواع و اقسام بیماریها مى‏باشد و بدین معنى که عرضى است به نام مرض.

تاریخ طب در ایران / ج‏1 / 175 / 14 - بیماریها - ..... ص : 156

فقره هفتم:" اى درد، اى مرگ، اى سوختن، اى تب، اى سردرد، اى تب لرزه، اى مرض اژانه، اى مرض اژهوه، اى مرض پلید، اى مار گزیدن، اى مرض دروکه، اى مرض سارى، اى نظر بد، به تو نفرین مى‏کنم".

تاریخ طب در ایران / ج‏1 / 175 / 14 - بیماریها - ..... ص : 156

فقره نهم:" با مرض ایشیره، با مرض اغوایر، با مرض اغرا، با مرض اوغرا، با درد، با مرگ بى‏هنگام، با سوختن، با تب، با سردرد، با تب‏لرزه، با مرض آژانه، با مرض اژهوه، با مرض پلید، با مار گزیدن، با مرض دروکه، با مرض سارى، با نظر بد و گندیدگى و کثافت که اهریمن در تن مردم آورد مقابله مى‏کنیم".


-----------------------------------------------------------------------

تاریخ طب در ایران / ج‏1 / 200 / 17 - درمان بیماریها - ..... ص : 197

که اهورامزدا نباتات زیاد صدها و هزارها بلکه ده هزار رویانده

که آنها درمان‏بخش براى جان آدمى است 

 

 


دسته ها :
X