راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى)
/ ج1 / 215 / درمان ..... ص : 214
" حضرت آقاى دکتر احمدیه، پس از خوردن معجون و آن جوشانده ها
بکلى آن سردرد کذا و کذا رفع شد.
از جنابعالى بسیار متشکرم که سردرد چهار ساله اى را که
حقیقتا مرا بسیار ضعیف کرده بود از بین برده و معالجه کامل کردهاید.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 216 / سردرد و عوارض بواسیر ..... ص : 216
سردرد و عوارض بواسیر
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 216 / سردرد و عوارض بواسیر ..... ص : 216
در تاریخ 22/ 6/ 28 آقاى جواد گ. حدودا 30 ساله ساکن داودآباد ورامین به مطب مراجعه نمود. پیشهاش در گذشته ساربانى بوده و اکنون کشاورزى مىکند. پدر او بواسیر دارد و مبتلا به سردرد است. سى سال پیش هر دو چشمش نابینا شده ولى پس از 9 ماه یکى از چشمان بینائى خود را بدست آورده. چشم دیگر دید ندارد. طبق اظهار باد در پوست بدنش گردش مىکند و تندخو مىباشد. مادرش نیز چندین بچه سقط کرده و به سردرد مبتلا بوده است.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 216 / سردرد و عوارض بواسیر ..... ص : 216
برادر بزرگ سابقا دچار دلدرد بوده، برادر کوچک رنجور و خواهر به سردرد مبتلا مىباشد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 216 / سردرد و عوارض بواسیر ..... ص : 216
برخى اوقات کمرم چون محل نیش زنبور بسوزش درمىآید. از دوران کودکى سردرد دارم و حالا هم دچار آن مىباشم. اشتهایم کم است و خوابم آرام نیست".
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 217 / سردرد و عوارض بواسیر ..... ص : 216
از گزارش او چنین استنباط شد که دچار سوء مزاج ارثى (سردرد و بواسیر) است و سموم حاصل از آن" مشهور به باد" موجد این بیمارى مىباشد. شاید هم با سیفیلیس یار و همدست شده باشد. ورم قولون نیز مزید بر علت است. بهمین جهت است که داروهاى تجویزشده تاکنون مانند نئوسالوارسان و امثال آن براى سیفیلیس چندان مؤثر واقع نگردیده است.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 217 / درمان ..... ص : 217
3- سردرد رفع گردیده است.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 220 / درمان ..... ص : 219
8- مدتى مبتلا به سردرد بودم. وقتى عینک زدم سردردم بکلى مرتفع گردید.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 245 / بیماریهاى عفونى ..... ص : 237
یبوست دارم و مزاجم روزى یکبار بسختى توسط تنقیه کار مىکند. هفتهاى دو بار ابتدا عطسه و خمیازه مىآید سپس سردرد عارض مىگردد که با تهوع و استفراغ همراه است.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 245 / بیماریهاى عفونى ..... ص : 237
استفراغ گاهى سبزرنگ و با کف سفید تلخ توأم مىباشد. سردرد بیست و چهار ساعت و گاهى تا سه شبانهروز بدرازا مىکشد و باز عطسه و خمیازه مىآید و برطرف مىشود.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 245 / بیماریهاى عفونى ..... ص : 237
شانزده ماهست که عادت ماهانهام بند آمده است. قبل از بروز سردرد نوک بینى و پشت سرم سرد مىشود. معدهام سرد است. با خوردن گوجهفرنگى، ماست، خیار و امثال آن حال تهوع بمن دست مىدهد. هضم دیر انجام مىگیرد و تخممرغ نیز هضم نمىشود. جگر گرم است. از خوردن گرمىها خفگى و خشکى دهان و گلو و سوزش ادرار عارض مىگردد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 245 / بیماریهاى عفونى ..... ص : 237
حالات روحىام خراب بوده و همیشه گرفتار و دچار اندوه و غم بىسبب هستم. زیاد خسته مىشوم و قادر بکار نمىباشم. بىعلاقه و بىمیلم و هیچگونه غذائى را نمىتوانم بخورم. بعد از صرف خوراک حالت خفگى و عصبى به من دست مىدهد. چیزى که خیلى قابل توجه مىباشد آنست که اگر اندکى شیرینى و یا یک استکان چاى بخورم بواسطه وجود قند سردرد بروز مىکند و سوزش در مجراى ادرار پیدا مىشود."
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 246 / درمان ..... ص : 246
در تاریخ 27/ 1/ 28 بانو ملک تاج. ق. به مطب آمد. اظهار داشت:" طبق دستور آب هویج، کاسنى و آب ترب مىخورم. سردرد دیگر بسراغم نیامده است. همه نوع خوراکى را مىخورم و هضم مىکنم."
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 253 / سرعت انزال و ناتوانى(عنن) ..... ص : 252
بعد از استحمام به سردرد دچار مىشوم". (ارثى است)
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 254 / سرعت انزال و ناتوانى(عنن) ..... ص : 252
امراضى که پدر و مادرم گرفتهاند: مادر فاقد بیمارى است. لکن گاهى اوقات به سردرد مبتلا مىشود (سردرد ارثى غالبا بعد از حمام بروز مىکند). پدرم مرحوم شده مرضى که داشته سوزاک بوده. شراب هم مىنوشیده. و اما پیش از این بیمارى چه مىکردم و حالم چگونه بوده: از سن هشت تا دوازده سالگى به دکان خیاطى مىرفتم زیرا بواسطه ابتلا به مرض کچلى نمىتوانستم به مدرسه بروم. لکن شبها به کلاس اکابر مىرفتم. بعد از گرفتن کارنامه کلاس دوم سرم را برق گذاشتند. بعدا با در دست داشتن کارنامه دوم اکابر به کلاس چهارم ابتدائى رفتم. در کلاس پنجم بودم که مالاریا گرفتم. با تزریق آمپول کنین برطرف شد. به تحصیل ادامه دادم در کلاس ششم نیز مالاریا گرفتم و با همان روش گذشته مرتفع گردید. در کلاس هفتم دچار حصبه شدم. بین سال هفتم و هشتم یک سال ترک تحصیل داشتم. بعد از معالجه حصبه در اثر تمرینات بدنى و ورزش قوى شدم. این نیروى بدنى ادامه داشت تا اینکه بدین بیمارى دچار گردیدم. ضمنا در چند ماهه اخیر نیز باز مبتلا به مالاریا شدهام.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 257 / درمان ..... ص : 257
در تاریخ 24/ 7/ 28، بسیار راضى و خشنود بود. اظهار داشت سردرد خیلى کم و تقریبا خوب شده. عرق بدن، درد پاها و پشت گردن و سینه، گلو کمتر گردیده و عرق دست و پا هم اندکى کاهش یافته است.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 262 / درمان ..... ص : 262
" ... در ابتداى طفولیت مریض نبودم فقط بیماریهائى که گرفتهام عبارتند از سرخک، سالک کمى هم سردرد. ضمنا مدت سه ماه هم سرم زخم بوده است. دماغ از کودکى طبیعى بوده و زکام هم گاهگاهى مىشدم. خوراک گرمى و سردى همه چیز در من بدون اثر بوده ولى در چهار سال قبل بدون هیچ مقدمه صبح ساعت هفت درحالىکه خواب بودم حالم بهم خورد، حالت حمله، دهن کف کرد دست و پا راست شد. فشار زیاد به بدن وارد مىشد. مدت پنج دقیقه و بعد از آن تا دو روز سرم درد مىکرد و از آن تاریخ تا به حال دچار این مرض مىباشم.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 274 / عوارض کبدى ناشى از یبوست ..... ص : 272
حالت عصبانى و جوشى دارد. در انجام امور وسواسى مىباشد. ده اولاد آورده که یکبار آن دوقلو بوده است. دهسال از بند آمدن عادت زنانهاش مىگذرد. در هشت سال قبل به فشار خون دچار شده نزد آقاى دکتر بالایان معالجه مىکرده. از آنوقت سردردى بروز کرده که براى رفع آن مسکنها و قرصهاى زیاد خورده است. بالاخره این سردرد توسط آقاى دکتر آذر با گرفتن صفرا توسط لوله از راه دهان رفع شد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج1 / 288 / فهرست ..... ص : 286
- سردرد و عوارض بواسیر 216
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 9 / طبیب خادم طبیعت است ..... ص : 7
در زمان خلافت بنى عباس، خلیفه منصور دچار بیمارى شده بود که پزشکان از معالجهاش درمانده بودند، ناچار بختیشوع، استاد پزشکى گندیشاپور را به بغداد فراخواندند تا به درمان خلیفه پردازد. یک بار دیگر نیز به هنگام خلافت هارون الرشید، بختیشوع به بغداد احضار شد تا سردرد شدیدى را که هارون بدان مبتلاء شده بود درمان نماید و اینبار براى همیشه در آن شهر رحل اقامت افکند. آمده است که چند سال بعد خلیفه به علت صرف اغذیه و اطعمه گوناگون دچار سکته شد به نحوى که اطبا از بهبود او دست شستند. ناگزیر بختیشوع را بر بالین بیمار حاضر کردند. او با گرفتن خون و تجویز دستورات دیگر خلیفه را از مرگ نجات داد. این دو مورد مکتوب، از یادگارهاى دانشگاه گندیشاپور به شمار مىرود.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 18 / فصل اول بیماریهاى دیاتزیک سوء مزاج ارثى -«باد باسور» ..... ص : 15
سردرد ارثى را که بیشتر از استحمام عارض مىگردد با تصفیه مزاج و خوردن معجونهایى از انواع هلیله و «سورنجان» و نظایر آن کاملا درمان مىبخشیدند، مشروط به آنکه عارضه ناشى از غدد درونى و موضعى نبوده باشد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 22 / 8 - در خونریزى بواسیر ..... ص : 21
اینگونه افراد سوء مزاجى معمولا نیاز به داروهائى دارند که آب و رطوبت بدنشان را افزایش دهد. این افراد به دو دسته تقسیم مىگردند. یکى آنان که بدنى گرم و خشک داشته و عطش و خشکى زبان و بینى دارند و از سردرد خفیف رنج مىبرند. مزاج آنان صفرائیست و با خوردن خوراکیهاى «گرم» خشکى و حرارت زیادى در وجودشان ایجاد مىشود. مثلا با خوردن گردو، انجیر، کشمش و انواع ادویه بسیار ناراحت شده حال خفگى، بىتابى، خشکى دهان، خارش بدن، یبوست و عوارضى مانند آن به ایشان دست مىدهد. در چنین حالتى اگر به آنها آلو، هلو، لیمو، پرتقال، انار، زرشک، خیار، اسپرزه، شیرخشت، عرق بیدمشک و سکنجبین و مانند آن دهند تسکین یافته رفع یبوست و دیگر عوارض یادشده در آنان خواهد شد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 30 / 8 - در خونریزى بواسیر ..... ص : 21
5- پنجمین نفر طبعى «سرد و خشک» داشت و پس از استحمام به سردرد مبتلاء مىشد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 42 / * بیمار اول ..... ص : 42
در تاریخ 5/ 4/ 1331 بانو کوکب ص. اهل شهرضاى اصفهان، 27 ساله، را به مطب آوردند. بیمار از امراض دوران کودکى خود اطلاعى نداشت. هرگاه به حمام مىرفت سردرد مىگرفت و به حال استفراغ مىافتاد. مدت یک ساعت از شدت سردرد بیحال و بیحس مىگردید و بعد عارضه رفع مىشد. لینت مزاجش عادى بود. عادت ماهانهاش کم و مدت سه روز بطول مىانجامید و درد زیادى را تحمل مىکرد. مزاج او روزى یکبار عمل مىکرد و به اصطلاح جگرش گرم بود. طبق اظهار، چهار ماه قبل خارشى در چشمان او پیدا شد. علىرغم استفاده از دارو، چشمها قرمز و متورم گردیدند. به بیمارستان فارابى و اطباء متخصص مراجعه کرد نتیجهاى حاصل نگردید. چشمها قرمز و تقریبا بهم آمده شده و به درستى نمىتوانست ببیند. براساس اصول طب قدیم علت را از سوء مزاج فهمیدم که «حرارت» و «خون» را متوجه چشمها نموده است و باید خون را از سر به پاها متوجه نمود. همچنین با داروهاى موافق باید تعدیلى در «گرمى جگر» و «سردى استخوان» ایجاد کرد و در همین ضمن به معالجه رحم پرداخت که دچار ناراحتى شده بود. رودههاى بیمار سخت متشنج بودند. همچنین قولون صاعد و سیگموئید هم بسیار متشنج و دردناک بود.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 55 / * بیمار هفتم ..... ص : 55
در تاریخ 15/ 7/ 1333 بانوى زرتشتى 60 سالهاى را به مطب آوردند که مدتى دچار مرض قند، اورمى و خستگى کلیهها شده بود. شکایت از سردرد و کمردرد، سرد شدن و سر شدن دست و پایش مىکرد. اظهار نفستنگى مىنمود. قلبش تپش داشت. اشتها به غذا
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 117 / نکاتى پیرامون بیماریهاى گوارشى ..... ص : 117
در سردرد، بیخوابى، کجخلقى، غم و غصه، کدورت، دلتنگى، رنجش و نیز تنگى سینه، تپش قلب، درد سینه، پا، کمر و در هر درد دیگرى باید نخست جهاز هاضمه را مرتب و اصلاح نمود و پس از آن اگر باز بیمارى ادامه یافت آنگاه به درمان خاص آن پرداخت.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 121 / بیمارىهاى معدى ..... ص : 119
یا آنکه به کتفها و پشت گردن مىافتد و مانع حرکت آن مىشود و یا به سر رفته و ایجاد سردرد و عوارض دماغى مىنماید. اگر به اعضاء و احشاء دیگر همچون ریه رود سبب بروز آسم و در قلب موجب هیجان قلبى و در معده سبب وجع، استفراغ و نفخ و غیره مىشود. گاه کانون بروز و پیدایش «باد» از یک نقطه متورم و علیل مانند آپاندیس، رحم یا معده مىباشد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 132 / * بیمار ششم ..... ص : 132
در تاریخ 19/ 12/ 1329 بانو درودیان ساکن خیابان شهباز به مطب رجوع کرد. بیمار شکایت از تب خفیف و «سرما سرما شدن» بدن و نوبه کهنه داشت که مدت چهار سال دچار عوارض آن بود. طبق اظهار، به غذا بىمیل بود. دهانش خشک و سردرد داشت. درد تخم چشم آزارش مىداد. تپش قلب، کمى ادرار، درد پهلو، سستى اعصاب، بىمیلى از مصاحبت با جنس مخالف، یبوست مزاج، درد کمر، درد زیر دل، استخواندرد مخصوصا استخوان ران چپ و خستگى صبحگاهى مجموعا ناراحتىهاى این بیمار را تشکیل مىداد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 155 / * بیمار دوازدهم ..... ص : 155
در پرسش معلوم شد پدرش بواسیر و مادرش سردرد داشتهاند و سوء مزاج او ارثى است.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 159 / * بیمار سیزدهم ..... ص : 158
صبحها دهانم خشک مىشود و از این بابت خیلى ناراحت هستم. بیشتر اوقات از سردرد شکایت دارم. پارهاى اوقات به هنگام صبح رودهها حالت پیچش دارند. بیشتر وقتها صبح بعد از صرف چاى دهانم ترش مىشود. بعد از معالجات زیاد و تهیه عکس از معده و روده تشخیص زخم اثنى عشر داده شد.» طبق اطلاع، پدر و مادر این بیمار هر دو مبتلاء به بواسیر بودند.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 161 / * بیمار چهاردهم ..... ص : 161
براى عیادت از بانو کبرى ع. ت. 21 ساله، در تاریخ 8/ 1/ 1332 به خانه او مراجعه نمودم. بیمار از بیماریهاى پدر خود اطلاعى نداشت. مادرش زیاد عصبى و خواهرش به سردرد مبتلاء بود. طبق اظهار بستگانش در 12 سالگى به حصبه دچار شده، پس از ازدواج چهار فرزند بدنیا آورده و یک بچه سه ماهه را کورتاژ کرده. بعد از این عمل کمکم دچار بیمارى زردى شده است. مدتها به معالجه پرداخته ولى کبدش روز به روز متورمتر مىشد. ازاینرو خیز و نفخى که پدیدار گردیده بود بتدریج بیشتر مىگشت. در واقع رعایت دستورات پزشک را نمىنمود. ازاینرو توان حرکت از او سلب شده و مرض به اشد درجه رسیده بود. طبیب معالج، بیمارى را علاجناپذیر دانسته و اظهار داشت قسمت عمده کبد به حال تصلب و تشمع درآمده و دیگر امیدى در پیش نیست. همه از زندگى او دست شسته بودند. در همین زمان یعنى در تاریخ 8/ 1/ 32 بود که مرا به عیادت او بردند.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 161 / * بیمار چهاردهم ..... ص : 161
در معاینه، شکم از باد و خیز پر بود. پاها و دستها و صورت و بدن خیز داشتند و بقول معروف همچون «خیکى از باد» بود. شکم یبس بود و هیچ کار نمىکرد. ادرار بسیار کم و هر پنج، شش روز یکبار بقدر نصف استکان دفع مىشد. به عبارت دیگر دچار «انورى» سخت شده بود. بیمار میل به غذا نداشت و هیچ حرکتى نمىتوانست بکند. به زحمت او را بلند مىکردند تا سر لگن بنشیند. او را نگاه مىداشتند تا به زمین نیافتد. استفراغ زیاد مىکرد. شبها از یک تا یک و نیم درجه تب داشت. قادر به نشستن نبود مگر به کمک دیگران آنهم براى اینکه یک قاشق دوا بخورد و بیش از این مدت نمىتوانست بنشیند. هروقت تزریق آمپولى به او مىشد دچار سردرد و دنداندرد مىگردید. تپش قلب داشت و همیشه بیحال و بحال چرت زدن بود. همچون آدمهاى بیهوش در خواب و بیدارى به سر مىبرد. مطالب را درست درک نمىکرد. خلاصه آنکه بیمار به اورمى، انورى، فلج رودهها دچار شده بود و تهبّج و خیز
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 179 / درمان ..... ص : 176
- در تاریخ 30/ 8/ 35 یعنى بعد از پنج ماه دوباره او را به مطب آوردند. گفتند به حمام رفته و دچار سرماخوردگى و گریپ شده است. 39 درجه تب با سردرد شدید داشت. گفتند در عرض این مدت حال او خوب بود و هیچ احتیاجى به دوا پیدا نکرده بود. بیمار مبتلاء به
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 232 / بیمار شانزدهم ..... ص : 232
حال گهگاه به سردرد دچار مىشوم. در بعضى از نقاط سر و بدنم شوره مىزند که شباهت به جزایرى در دریا دارند این لکههاى شوره در صورت و گوشها نیز پدیدار مىگردند. لکهها در زمستان ظاهر و در تابستان از بین مىروند. این عارضه با خوردن داروهاى گیاهى «سرد» مانند چغندر، شیرخشت، انار و غیره تخفیف مىیابد. خارش در تمام بدنم وجود دارد که مىبایستى تنم را بخارانند تا آرامشى پیدا شود. در اثر این خارش، پوستههائى مانند پوست پیاز در بدنم بوجود مىآیند که کنده و پراکنده مىگردند.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج2 / 250 / درمان ..... ص : 242
در اینجا باید یادآور شوم که این عصارهها نه تنها برطرفکننده ورم کلیه و آلبومینورى مىباشند بلکه ترشى خون را که در این هنگام زیاد است و موجب بروز خستگى و سردرد و عوارض دیگر مىگردد رفع مىنماید و خون بدن را از سموم پاک مىسازد. حتى در بیمارى نوبه مخفى کهنه و عاصى العلاج اثر نیکوئى بر جاى مىگذارد. به علاوه این عصارهها برخى از ویتامینهاى لازم را به بدن مىرسانند. از همین روست که پس از استفاده از این عصارهها غالبا حالت نشاط به بیمار دست داده و کدورت و اندوه او برطرف مىشود. دلیل آن نیز اثر مخصوصى است که این نوع داروها در سالمسازى اعصاب دارند. بههرحال این خانم دستورات جامعى گرفت و براى اقامت به رشت رفت.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 4 / فهرست ..... ص : 4
- صداع (سردرد) 17
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 17 / صداع ..... ص : 17
عارضه صداع (سردرد) یا علل برونى دارد و یا علل مزاجى، علل برونى مىتواند از اصابت شیئى به سر، سقوط از بلندى، لذتبرى زیاد از ملاعبت و ... ناشى گردد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 18 / صداع حار(گرم) ..... ص : 18
موجبات بروز این نوع سردرد بستگى به شرایط هر شخصى داشته و معمولا عبارتست از قرار گرفتن بیش از حد در برابر نور خورشید، گرماى زیاد و استقرار در نزدیک آتش، با صداى بلند و حدّت تمام خواندن یا سخن گفتن، استماع اصوات ناهنجار و بلند، به خشم آمدن، بوئیدن، خوردن غذاهاى با طبیعت گرم، صرف خوراک خارج از برنامه مقرر، ماندن زیاد از حد در حمام و بهطور کلى آنچه سبب افزایش حرارت بدن گردد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 18 / صداع حار(گرم) ..... ص : 18
نشانهها- نشانههاى این بیمارى عبارتست از سردرد زیاد، رقیق شدن ادرار، خشکى چشم و بینى، طنین گوش، حرارت قابل لمس در ناحیه جلوى سر، بیخوابى، نیاز به هواى خنک و آب سرد ...
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 18 / صداع حار(گرم) ..... ص : 18
درمان- به روش گذشتگان چنانچه سردرد ناشى از گرمازدگى باشد بوئیدن صندل، گلاب، کافور، گل بنفشه، گل نیلوفر و سرکه مفید مىباشد. دیگر آنکه محلول گلاب و سرکه را سرد کرده بر پیشانى بمالند. همچنین برگ بید، برگ سیب، برگ کاهو، ساقه خرفه، برگ رز، عنبّ الثعلب و یا غوره هریک را که در دسترس باشد کوبیده با گلاب و سرکه آمیخته و ضماد آن را به سر نهند. نیز مىتوان هسته هلیله زرد را کوبیده، با آب یا گلاب آمیخته و به موضع مالید.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 19 / صداع ناشى از دفع خلط ..... ص : 19
«خلط» جسم سیالى است که از استحاله غذا در بدن حاصل مىگردد. موجب این نوع سردرد که پس از دفع خلط از بدن، عارض مىشود، خونریزى بسیار از بینى و اسهال زیاده از حد مىباشد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 19 / صداع ناشى از دفع خلط ..... ص : 19
نشانهها- نشانههاى این نوع سردرد عبارتست از سبکى سر، خشکى روى و دهان، اشتهاى زیاد و دیگر علامات کمخونى.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 19 / صداع ناشى از دفع خلط ..... ص : 19
درمان- براى درمان این سردرد به روش قدما مىتوان شیر دختر به بینى چکاند و از روغن کدو، نیلوفر و بنفشه بر پیشانى مالید. ضمنا خوراکىها و داروهاى مقوى طبیعى مانند آب هویج خام، انجیر، هلو، فندق، کنجد، شقاقل، زنجبیل، بادام شیرین، شنبلیله، تخم
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 20 / صداع ناشى از غلبه خون ..... ص : 20
نشانهها- نشانههاى این نوع سردرد عبارتست از گرانى سر، سنگینى اندام، میل به خواب، افسردگى، خمیازه، دهاندره، شیرینى طعم دهان، سرخى صورت و چشمها، ریزش خون از بینى و بن دندانها و مقعد، دفع ادرار غلیظ و سرخرنگ، زنش نبض به طور عظیم و پر و گاه ورم صورت و پلکها و تجسم اشیاء به رنگ سرخ ...
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 20 / صداع ناشى از غلبه خون ..... ص : 20
در صورتى که با همه تدابیر سردرد باقى مىماند رگ بینى یا رگ پیشانى یا رگ صافن را مىزدند و یا بر ساق پا حجامت مىکردند. اقدام دیگر این بود که پاها را در آب گرم نهاده آنها را شستشو داده و کف پا را با نمک مىمالیدند. بهعنوان غذا، آش غوره بدون گوشت، آش آلو یا تمر، آش عدس، اسفناج، کدو، و نیز عناب، سکنجبین، آب انار ترش و آب غوره را مناسب مىدانستند. براى دفع اخلاط سوخته بدن آب هندوانه مخلوط با سکنجبین مىدادند و براى رفع سرفه بیمار را از ترشى منع و ماء الشعیر تجویز مىکردند.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 22 / صداع همراه با ناراحتى معده ..... ص : 22
هرگاه سردرد همراه با ناراحتى معده باشد، نشانه آن کاهش اشتها و ناگوارائى غذا مىباشد. با گرسنگى و تهى ماندن معده، صداع شدت مىیابد. تشنگى غلبه کرده و دهان تلخ مىشود.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 22 / صداع بلغمى ..... ص : 22
بروز این سردرد ناشى از افزایش بلغم است.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 24 / صداع سوداوى ..... ص : 24
نشانههاى این نوع سردرد وسواس، اندیشههاى تباه و بد، بىخوابى، تیرگى رنگ و روى، ترس در خواب، فکر و خیال زیاد، ضعف دقت و تمرکز حواس و تخیل و تجسم اشیاء به رنگ سیاه است.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 24 / صداع سوداوى ..... ص : 24
در این نوع سردرد، سنگینى سر محسوس نبوده و ادرار رقیق مىباشد. البته این وضع تا زمانى است که ماده سودا به اصطلاح خام باشد. بدیهى است سودا پس از نضج و پختگى دفع شده، رنگ ادرار به سیاهى گرائیده و غلیظ خواهد شد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 25 / صداع مزمن ..... ص : 25
چنانچه حبّ الشفاء را که در درمان تب ربع داده مىشود مدتى به میزان یک حب در روز مورد استفاده قرار دهند سردرد مزمن را رفع خواهد کرد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 25 / صداع ناشى از ضعف دماغ ..... ص : 25
برخى از پزشکان متقدم معتقد بودند که پس از عمل خونگیرى از بیمار، چنانچه تنها یک دارو چون آلو سیاه یا تمر هندى یا هلیله کابلى و یا صبر زرد تجویز شود کافیست و رفع سردرد خواهد شد. نگارنده هم بارها با استفاده از یک داروى واحد به نتیجه رسیدهام.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 29 / صداع ناشى از گرسنگى ..... ص : 29
چنانچه این درد صبحها عارض گردد و به موقع چیزى خورده نشود سردرد شدت خواهد یافت. در این هنگام چنانچه کارى بر وفق مراد صورت نگیرد موجب ملال خاطر مىگردد. از بوى ناخوشایندى که به مشام رسد صداع شدت خواهد یافت.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 30 / صداع پس از خواب ..... ص : 30
در گذشته درمان این نوع سردرد را با مالیدن خمیرى از خاکستر و سرکه بر پیشانى و شقیقهها مىکردند و یا از خاکستر چوب درخت انجیر استفاده مىنمودند.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 34 / صداع مزمن ..... ص : 34
اگر ماده صفراوى مىبود به درمان فرانیطسPhrenitis مىپرداختند. براى سردرد مزمن ضمادى مرکب از تخم تره تیزک کوبیده با زرده تخم مرغ و نیز استفاده خوراکى از سنا تجویز مىشد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 34 / صداع مزمن ..... ص : 34
در نسخ قدیم استفاده از حبى مرکب از تاتوره سیاه، زنجبیل و ریوند براى رفع سردرد مزمن و ضعف معده و قطع اعتیاد به افیون توصیه شده است.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 35 / صداع شمسى(خورشیدى) ..... ص : 35
صداع شمسى، صداعى است که صبحگاهان با طلوع آفتاب پدیدار مىگردد و کمکم با بالا آمدن خورشید بر شدت آن افزوده مىشود و بعد با غروب کم و زائل مىگردد. سبب آن را از حرارت مىدانند، لذا علاج آن نیز همان درمان سردرد حار خواهد بود که عبارتست از استشمام محلول کافور در سرکه و مالش آن بر پیشانى و تفتیح و تبرید و فصد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 38 / صداع مشترک ..... ص : 38
اینگونه سردرد با مشارکت اعضاء و احشاء دیگر پدیدار مىگردد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 39 / صداعى که با مشارکت معده روى مىدهد. ..... ص : 38
حرارت سردرد به شدت عارض مىگردد. با توجه به دیگر علامات سوء مزاج در امراض معدى باید تشخیص هریک از انواع اخلاط را داده و به درمان آن پرداخت. اگر صفرا در معده گرد آید نشانهاش دلبههمخوردگى، تلخى دهان پیچش معده و تشنگى است.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 41 / صداعى که با مشارکت رحم، کلیهها و... باشد ..... ص : 40
در یادداشتهاى گذشتگان موردى هست که زنى مبتلاء به سردرد سختى شده بود که دو سال همواره او را رنج مىداد. هیچ داروئى در او مؤثر واقع نگردیده بود تا آنکه به او تجویز شد بعد از استحمام تخم گشنیز کوبیده را خمیر کرده و در سربند خود بگذارد و آن را بر سر نهد. مقدارى از تخم گشنیز را هم نیمکوب نموده و دم کرده و آن را بخورد. با چند روز پیروى از این دستور رفع سردرد او گردید.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 92 / بیمار چهارم(اعصاب) ..... ص : 91
مزاج بیمار یبس، بدن پلاسیده و پف کرده و صورتش بزرگ بود. سینهاش تنگى مىنمود و بسیار کلافه و مضطرب به نظر مىرسید و تقلّا مىکرد. سردرد توانفرسائى داشت و احساس دردهاى گوناگونى در نقاط مختلف بدن مىنمود.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 92 / بیمار چهارم(اعصاب) ..... ص : 91
اطرافیان اظهار داشتند این خانم سالها در لندن بوده و در آنجا نیز گهگاه دچار سردرد و هذیان مىشده که پس از معالجات مدتى ناراحتىاش برطرف مىشد. در ایران هم این حالت بعضى اوقات پیدا مىشود و این بار بیش از یک ماه است که از ابتلایش به سردرد مىگذرد و روز به روز هم بدتر شده است. پزشکان معالج همهگونه دارو و درمانى را به کار برده و مجالس مشاوره با حضور متخصصان اعصاب تشکیل داده، عکس از مغز او گرفته و همهگونه آزمایشهاى لازم را به انجام رسانیدهاند. ولى متأسفانه تشخیص بیمارى داده نشده است. حالت استفراغ که در اوائل بیمارى داشت اینک شدت یافته، همه غذاها را برمىگرداند و مقدار کمى از آن در معده مىماند. خلاصه آنکه پزشکان معالج قطع امید از او نموده و ما به امید داروهاى گیاهى و استفاده از روش درمانى گذشتگان به شما رجوع نمودهایم.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 98 / بیمار هفتم(اعصاب) ..... ص : 98
والدین او گفتند در اواخر زمستان سال گذشته بچه شکایت از سردرد نمود. به طبیب
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 99 / بیمار هفتم(اعصاب) ..... ص : 98
مراجعه کردیم داروى ضد کرم داد. بیست و نه عدد کرم دفع شد. پس از آن سرخک و حصبه باهم به سراغش آمدند. در این وقت باز سردرد شدت یافت که براى کاهش ناراحتى آن کیسه یخ روى سرش مىگذاشتند. داروها و تزریقات مختلف تجویز شد. با غذایش آب گوجه در آش، شربت به لیمو و خنکىها زیاد داده مىشد. کمکم تب قطع گردید، اما بچه دیگر قادر به حرکت نشد. پاهایش کشیده و مانند چوب شده بودند. حس و حرکت به کلى از پاهاى او سلب گردیده بود. همچنین بدنش بىحس و خشک شده بود و ابدا توان تکان خوردن نداشت و ما باید او را از پهلوئى به پهلوى دیگر مىگرداندیم.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 120 / بیمار سیزدهم(اعصاب) ..... ص : 118
حاصل از آن ابتدا خیلى رقیق بوده و ایجاد کهیر نموده و بعد نسبتا غلیظ گردیده است. این سموم گاه حملهوار به یکى از اعضاى بدن متوجه شده و آن عضو را آزرده و متألم ساخته و اعمالش را مختل نموده است. بهویژه این سموم تمایل زیادى به اعصاب پیدا کرده و سبب بروز سردرد، ترس، بىقرارى و ... و یبوست شده است.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 124 / بیمار شانزدهم(اعصاب) ..... ص : 124
* در تاریخ 8/ 12/ 37 بانو موچول ک. چهل و هفت ساله ساکن گروس به مطب رجوع کرد. بیمار شکایت از سردرد داشت. از بیمارىهاى والدین خود بىخبر بود. در 9 سالگى دچار مرض حصبه شده و در 23 سالگى شوهر کرده و سه فرزند به دنیا آورده بود. در این مدت گاهگاهى دچار تب نوبه مىشده است. در پنج سال پیش به سردرد دچار گردیده بود. علامت آن اینطور بود که یکدفعه سمت راست سر از قسمت پشت درد مىگرفت.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 125 / دستور: ..... ص : 125
- در تاریخ 12/ 12/ 37 سردرد این خانم رفع شد. از این بابت دیگر شکایتى نداشت.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 125 / دستور: ..... ص : 125
باید یادآور شوم که علت بروز این سردرد غالبا از اختلالvaso moteur در گردش خون مغز و پرده مغزى مىباشد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 129 / بیمار هجدهم(چاقى) ..... ص : 126
تاکنون بسیارى از بیماران که دچار چنین عوارضى (سردرد، آسم، آنژین دوپوآترین، ناراحتىهاى عصبى و ...) بوده و سالها تحت معالجه بودهاند با همین دارو بهبود یافتهاند.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 192 / بیمار چهل و دوم(آسم) ..... ص : 190
نظر به اینکه این مرض ناشى از «سوء مزاج ارثى» شمرده مىشود در اینجا ضعف و ناتوانى کبد و برخى از غدد مترشحه درونى هم مزید بر علت شده بود. ازاینرو سپردم سالى چند دوره از «معجون شایسته» و گاهى از «معجون خبث الحدید» استفاده برد وگرنه احتمال بازگشت بیمارى وجود خواهد داشت، ولى اگر طبق دستور رفتار کند دیگر به حملات آسم دچار نخواهد شد. توضیح آنکه بیمارى آسم ممکنست به دوالى، دلدرد، سردرد و اگزما و یا به صور گوناگون دیگر نیز بروز کند. بنابراین در واقع ریشه این بیماریها را باید یکى دانست و درمان اساسى آن نیز همین است که در بالا بدان اشاره کردم. باید دانست که آسم تشنجى در مناطق مرتفع بهبود مىیابد و برخى از اقسام آسم با اندک ناراحتى و تفکرات بد و بىخوابى و یا خستگى بروز مىکند.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 264 / داروهاى مالشى ..... ص : 264
- داروى مالشى دیگر- کوبیده هسته شفتالو را در آب مىسایند و مىمالند. سردرد را آرام کرده و خواب آورد.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 264 / داروهاى مالشى ..... ص : 264
- داروى دیگر، هرگاه کدو، خزه، طلحب (عدس آبى) و گل همیشه بهار را با سرکه آمیخته بر سر و شقیقهها بمالند رفع سردرد و درد شقیقه را خواهد نمود.
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 296 / نامه دوم(چگونه به مطب استاد راه یافتم) ..... ص : 296
روزى به اتفاق براى ملاقات به منزل یکى از دوستانش (سرلشکر وقار) که سابقا ریاست شهربانى آبادان را به عهده داشت رفتیم. نامبرده پس از مشاهده وضعیت بیمارى پدر همسرم از سردرد شدیدى که در گذشته بدان مبتلاء شده بود یاد کرد و گفت:
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 297 / نامه دوم(چگونه به مطب استاد راه یافتم) ..... ص : 296
پس از پرداخت حق طبابت در بیرون مطب بسیار ناراحت شدم و مىخواستم نسخه را پاره کنم و دور بیاندازم. ولى از این کار خوددارى ورزیدم و با نارضایتى به داروخانه رفتم و بابونه را خریدم. پس از دو روز استفاده از دمکرده آن احساس کردم سرم دیگر درد نمىکند. روز چهارم قبل از رفتن به مطب دکتر به داروخانه رفتم و مقدار زیادى بابونه خریدم. در مطب، دکتر احمدیه به محض دیدن من پرسید تیمسار، سردرد چطور است؟
راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى) / ج3 / 297 / نامه دوم(چگونه به مطب استاد راه یافتم) ..... ص : 296
گفتم آقاى دکتر مثل اینکه دیگر درد نمىکند. در پاسخم گفت دیگر درد نخواهد کرد! با خرسندى از آقاى دکتر خداحافظى کردم. با استفاده از این داروى گیاهى، دیگر سردرد به سراغم نیامد.»
طب در دوره صفویه / متن / 48 / فصل سوم داروسازان ..... ص : 36
نویسنده با اتخاذ به این فتوا از آن پس هرگاه لازم تشخیص مىداد براى درمان بیماران خویش شراب تجویز مىنمود، و حتى آنچنان استفاده وسیعى از این اجازه به عمل مىآورد که بنا به مطالب مندرج در باب پنجم کتاب خود حتى براى درمان سردرد هم شراب تجویز نموده است، اما جالب است وقتى مىبینیم که در همین فصل به بهاء الدوله خرده گرفته است که چرا براى درمان آتشک شراب تجویز نموده است!
طب در دوره صفویه / متن / 173 / فصل سوم تخصصهاى جراحى و جراحىهاى کوچک ..... ص : 167
علاوه بر خطر سوزاندن این امکان نیز وجود داشت که گرمى حمام موجب برخاستن بخار آهک و صدمه زدن به چشم و ایجاد آب مروارید و سردرد بشود و براى جلوگیرى از یک چنین اتفاقى حکیم محمد پیشنهاد مىکند که قبل از استفاده از واجبى قدرى روغن مغز- حرام به منخرین مالیده شود.
طب در دوره صفویه / متن / 174 / فصل سوم تخصصهاى جراحى و جراحىهاى کوچک ..... ص : 167
یکى دیگر از اقدامات پزشکى که بیشتر جنبه تسکیندهندگى داشت حجامت و بادکش کردن بود. در مورد حجامت ابتداء با تیغ روى پوست و گوشت عضلات بین دو کتف بریدگىهائى به موازات هم از بالا به پائین ایجاد مىگردید و سپس روى آن بادکش انداخته مىشد و در مورد بادکش بدون اینکه بریدگى در پوست ایجاد گردد بادکش مىشد. روایت است که حضرت محمد (ص) اغلب دستور مىدادند که ایشان را بادکش کنند در ایران تا همین اواخر بادکش کردن مخصوصا براى برطرف ساختن سردرد، و حجامت رواج فراوان داشت به نحوى که روى پشت اغلب افراد میان سال مىتوان علائم حجامتشدگى را مشاهده کرد کما این که روى بازوى اغلب آنها جاى واکسیناسیون آبله دیده مىشود.
طب در دوره صفویه / متن / 175 / فصل سوم تخصصهاى جراحى و جراحىهاى کوچک ..... ص : 167
در یادداشتهاى تاورنیه مربوط به مسافرت از اصفهان به گللنده که در سال 1080 صورت گرفت مطالبى راجع به یک نفر هلندى نوشته شده است که جراح پادشاه گللنده بوده است و طى آن مىنویسد: «شاه از یک سردرد شدید رنج مىبرد و پزشکان دربار چنین نظر دادند که باید از چهار منطقه زیر زبان او خون گرفته شود اما هیچکس نبود که بتواند این کار را انجام بدهد چه پزشکان هندى هیچچیز راجع به جراحى نمىدانستند از آنجا که اندکى قبل از این واقعه پتردولان هلندى به عنوان جراح به خدمت شاه درآمده بود و از وى پرسیده شد که آیا مىتواند این کار را انجام بدهد یا نه؟ و او جواب داد که در جراحى کارى از این سادهتر وجود ندارد.
طب در دوره صفویه / متن / 262 / فصل سوم بیمارىهاى اندامهاى تناسلى زن و پستانها ..... ص : 253
پزشکان تصور مىکردند که خون از زگیل رحمى به صورت قطرهقطره و یا مداوم جارى مىگردد که در حالت اول به صورت لکههاى خون و در صورت دوم همانند قاعدگى طبیعى مشاهده مىشود. جرجانى معتقد است که به هر صورت با شروع خونریزى درد کاهش پیدا مىکند. در این مورد گفته جرجانى بیشتر منطبق با وضع زگیلهاى رودهاى است تا فیبرون. تشخیص انواع خونریزىهاى مهبلى که ممکن بود از یک لک ساده خون تا مقدار متنابهى خون «سیاه همانند لردته شراب» همراه با درد موضعى و سردرد باشد از راه معاینه آنچه که دفع شده بود صورت مىگرفت.
دارو، مسئله پزشکى قرن / 40 / فصل سوم دارو به عنوان یک(مسأله) بغرنج و لا ینحل
2- داروهاى آرامبخش: لارگاکتیل نقصان فشارخون، نازایى، ضعف عمومى، یبوست، سودا (اگزما)، یرقان، کاهش گلبولهاى سفید و رعشه عضلانى (پارکینسونیسم) آورد. والیوم و لیبریوم سبب اختلالات گوارشى، دانههاى پوستى، اختلالات حیض (قاعدگى)، کاهش میل جنسى شود و بدن بدان خوى گیرد (اعتیاد)، مپروبامات (اکوانیل یا میلتاون) موجب اختلالات گوارشى، سردرد، دوار، آلرژى، فالج عضلانى چشم، سستى ماهیچهها و خوىگیرى (اعتیاد) شود.
دارو، مسئله پزشکى قرن / 40 / فصل سوم دارو به عنوان یک(مسأله) بغرنج و لا ینحل
3- داروهاى ضد افسردگى: مانند توفرانیل، سردرد و دوار و تپش دل و کاهش فشارخون و یرقان و شنج (تشنج)، تارى دید، کاهش گلبولهاى سفید خون و نقص خلقى پدید آرد. مارسیلید با افزایش یا نقصان فشارخون، یبوست، بیخوابى و رعشه عضلانى همراه است.
دارو، مسئله پزشکى قرن / 169 / فصل هفتم دستور مؤکد پزشکان قدیم درباره درمان بیماریها
(20). اگر کسى یکى از داروهاى خانواده وقفهدهنده مونوآمیناکسید از را که امروزه بحد وفور براى درمان دردهاى سخت و ضعف اعصاب مصرف مىشود، بخورد نباید با آن پنیر تناول کند، زیرا پنیر گرچه به تنهایى بىضرر است ولى چون حاوى تیرامین است در مجاورت وقفهدهندههاى مونوآمیناکسید از سم شدیدى تولید مىکند که گاهى خطر مرگ به همراه دارد. معمولا کسانى که این دو را باهم مصرف کنند به سردرد شدید و دوار و حتى بیهوشى گرفتار آیند و گاهى نیز به هلاکت رسند. در کشورهاى متحده آمریکا و در کشور فرانسه، پس از کشف این موضوع، تجویز وقفهدهندههاى مونوآمیناکسید از غدغن شد ولى در جاهاى دیگر هنوز به مصرف مىرسد. از همین یک نمونه، پیچیدگى تأثیر داروها را در لوله هاضمه مىتوان دریافت.
دارو، مسئله پزشکى قرن / 225 / فصل هشتم اثبات کجى دیوار پزشکى
در روزنامه اخبار پزشکى شماره 304 مورخ سوم آذرماه 1349، با عنوان «ایجاد حالت آلرژى در اثر مصرف سولفامید روتارد» خبرى درج شده است به دین قرار: «اخیرا مؤسسه مواد غذایى و دارویى ایالات متحده آمریکا(F .D .A) به کلیه کارخانههاى داروسازى که تهیه سولفامیدها خصوصا سولفامیدروتارد (با اثر طولانى) را برعهده دارد توصیه نموده است که بر اوراق (برشورها) این فرآوردهها بنویسد که امکان دارد در اثر مصرف سولفامیدروتارد، یک بیمارى به نام بیمارى (استونس- جانسون) عارض شود. این بیمارى با تب شدید، التهاب پوست و مخاط شروع شود و به یک عفونت عمومى همراه با کم شدن وزن، خستگى، سردرد و بىاشتهایى به اوج خود رسد. ممکن
راهنماى داروهاى تندرستى / متن / 8 / مسهل فلوس ..... ص : 8
و یا سردرد از ماده صفراویست و علامتش تقدیم ما تقدم است مثل اینکه بخورد مریض غذاهاى تند و چرب و شور و با علامات صفراء از باریک و تیز بودن نبض و زردى رنگ و تلخى دهان و بار داشتن زبان پس در چنین حال بعد از خوردن منضج بارد مذکور تنقیه مزاج مریض کنند بهلیله زرد خیسانید سه روز صبحها تا قلع مادّه صفراء شود از بدن مریض
راهنماى داروهاى تندرستى / متن / 141 / در احکام ترکیب سال است ..... ص : 140
که بیست روز گذشته باشد از برج اسد. این ستاره با آفتاب طلوع و غروب مىکند و اگر بارندگى و هوا سرد شد امید رفع این امراض مىباشد و بیشتر ضرر اینگونه فصل بر بچّهها و زنها است و کسى که نجات یابد از مبتلایان باین امراض به تب ربع و بعدا باستسقاء خواهد کشید یا بدردهاى مفاصل و ضعف کبد و اوجاع طحال مبتلا مىگردد. و اگر تابستان سرد و خشک و پائیز گرم و تر گردید پس در تابستان رطوبات و اجزاء سیّاله که در بدنست و در خلل و فرج اعضاء تمکّن کرده و در پائیز بواسطه گرمى هواى پائیز سیلان پیدا کرده و در زمستان بدنها را مستعد مىگرداند از براى درد سر و سرفه و بحوحة صوت (گرفتگى صدا) و سلّ و اگر بعکس واقع شود فصل یعنى تابستان گرم و خشک و پائیز سرد و تر گردد باز همین آثار در زمستان ظاهر مىگردد و در اشخاص ظاهر و بسیار مىشود سردرد. نزله. سرفه. گرفتگى صدا و اگر تابستان و پائیز گرم و تر شدند پس در زمستان بامراض سعال و نزله و درد سر و تبهاى عفن مبتلا خواهند شد و اگر تابستان و پائیز سرد و خشک گردیدند براى مزاجهاى رطوبى و زنها مفید است و غیر اینها را عارض مىشود مالیخولیا و ورم ملتحمه و تبهاى حارّه و نزلات مزمنه و زمستان سرد با باران سبب سوزش بول مىگردد و اگر تابستان زیاد گرم و خشک شد باعث ظهور خناق (دیفترى) مىگردد کشنده و غیر کشنده و حصبه و جدرى در حالتى که سالمند در پائیز و سبب مىشود براى احتباس طمث و نفث الدّم و فساد خون و کرب و اگر زمستان خشک شد و بهار هم خشک شد سبب ظهور وباء مىگردد و فاسد مىکند میوهها و نباتات را و فاسد مىکند آن میوهها و نباتات کسانى را که؟؟؟
راهنماى داروهاى تندرستى / متن / 143 / گفتار شیخ الرئیس در تلافى کردن اعراض منذر بامراض ..... ص : 143
و زمانى که ساقط شد اشتهاى طعام و یا بسیار شد اشتها و میل بغذا بیشتر از حال طبیعى بلا سبب دلالت دارد بر مرض و بالجمله هر شیئى زمانى تغییر کند از عادت خودش در شهوت بغذا یا در غایط یا در بول یا در شهوت جماع یا در خواب یا در عرق یا در خارش بدن یا در تیزى دهن یا در طعم چشیده شده یا در عادت احتلام پس بگردد کمتر یا بیشتر یا تغییر کند کیفیت او خبر دهد بمرضى و همچنین خبر مىدهند بمرضى در عادت غیر طبیعیّه مثل خون بواسیر یا خون حیض یا قى یا رعاف یا عادت شهوت چیزى که مىباشد فاسد پس بهدرستى که عادت شیئى مثل طبیعت است یعنى حال طبیعى و از این جهت است که عادت مثل حال طبیعى است ترک کرده نمىشود مگر عادت ردّى جدا و ترک مىشود این عادت بجهت هر شخصى بشیئى؟؟؟ مخصوصى پس کسى که معتاد است برگ زدن هر سه ماه یکدفعه ترکش جایز نیست مگر بتدریج مانند عادت بافیون ترکش دفعتا جایز نیست چنانکه گفتهاند ترک عادت موجب مرض است پس اگر دیدیم یکى از این عادات بخودى خود ترک شد دلیل بر مرض است و گاهى دلالت مىکند امور جزئیّه بر امور جزئیّه پس دوام سردرد و شقیقه درد خبر مىدهد بریختن مژهها و غیره و نزول آب در چشم و تخیّل عین جلو رو و مثل پشّه یا غیر وقتى و زمانى ثابت شد و محکم شد و شروع کرد بینائى ضعیف شود با او خبر مىدهد بنزول آب در چشم و سنگینى دوخر (نفوذ جسم سخت در بدن) در جانب راست زمانى طول کشد دلالت مىکند بر علّتى در کبد و سنگینى و کشش و تمدّد در پائین پشت و خاصره با تغییر کردن حال بول از حال طبیعى و عادت خبر مىدهد بعلّتى در کلیهها و غایت معدومکننده رنگ خبر مىدهد بیرقان (زردى بدن) و زمانى طول کشد
راهنماى داروهاى تندرستى / متن / 180 / در علامات ذات الریة بطریق جدیدة ..... ص : 180
اول درجه ورم و ترشح مادّه سفید دوّم درجه انجماد سیّم درجه آب شدن و خارج شدن چهارم چرک شدن و در علامات آن گفتهاند بعضى اوقات در حین صحّت و بعضى اوقات بعد از ابتلاى بورم شعب خفیف قصة عارض مىگردد با گرمى بدن و سردرد و کوفتگى و سرعت نبض و عطش بسیار و سرخى صورت و ضعف قوى و بتدریج زیاد شدن حرارت از سى و نه تا چهل و یک مىرسد و ظهور درد و ضیق النفس و سرفه و نفث مخصوص در حوالى پستانها و ضیق النفس بحدّى است که نفس کشیدن در هر دقیقه باید از دوازده تا هیجده باشد در جوانان بچهل الى پنجاه مىرسد و طرف سالم از شهیق منبسط و طرف مریض منقبض است و قرعات نبض در دقیقه صد الى صد و بیست مىباشد ممکن است بصد و چهل برسد و غالبا نبض عریض و صلب است و چون نبض زند را بفشارند قهقرى مىشود یعنى خونى که از طرف قلب بطرف اسافل بدن مىرود برگشت مىکند یعنى بطرف اعالى و قلب برمیگردد و چون گوشى بالاى سینه گذارند مقابل ریة گذارند صیفههاى؟؟؟ عظیمه شنیده مىشود و؟؟؟ بهر و خروج نفث مانند آتوى سیاه و هذیان دارد و ذات الریة که بعد از سایر امراض واقع شود علامت بدى آن است و نیز اشتداد این علامات دلیل بر ردائه مرض است
راهنماى داروهاى تندرستى / متن / 399 / در هزال و ضعف و اتساع کلیتین ..... ص : 399
امّا لاغرى کلیة و علامت آن سفیدى بول و ساقط شدن اشتهاء بغذاء و بجماع و درد کمى در آن کلیة و لاغرى بدن و علاج آن خوردن مغز بادام و پسته و فندق و نارجیل و تخم خشخاش است باین طریق که بکوبند و چند روزى صبح و عصر بخورند و بخورند گوشت مرغ و پیه کرداله بز و فایده مىکند خوردن شیر گاوى که طبخ شده باشد با ترنجبین صبحها و مداومت نمایند امّا ضعف کلیة و آن شناخته مىشود باینکه مرضى در کلیة ظاهر شود و علاج نشده و طولانى گردد و یا بعد از مرض لاغرى کلیة عارض شود و یا بعد از سوء مزاجات آن ظاهر گردد و علامت این ضعف کلیة عجز از جماع و سردرد و کمى قوّت چشم و کمى بول و بیشتر بول آنها شبیه به آبگوشت شسته شده است و علاج این ضعف کلیة همیشه تقویة بدن است
راهنماى داروهاى تندرستى / متن / 461 / علامات ابستن شدن ..... ص : 461
از او انزال نگردد و درد در زیر ناف آن ظاهر شود و از علامات آبستنى زن غثیان است و عقب درمىآید زن را کسالت و سنگینى بدن و کرب و خبث نفس و آروغ ترش و سرگیجه و سردرد و تکان و تاریکى چشم و خفقان و بهیجان مىآید در زن حامله میل بسنگ و ذوغال و غیره بعد از گذشتن یک ماه یا دو ماه دیگر و این علامات در حمل بدختر بیشتر است تا در حمل به پسر و چه بسا از ابتداء حمل استرخاء و سستى در بدن زن حاصل شود و پس از بزرگ شدن طفل رفع شود بعلّة اینکه طفل بیشتر تغذّى مىنماید از خون
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 6 / فهرست
درمان سردرد و بادهاى داخل سر 86
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 49 / درمان تب ..... ص : 48
امام صادق علیه السلام فرمود: «این دعا را براى تب و سردرد بنویس (داخل پارچهاى بگذار و هفت گره بزن و بر هر گرهى سوره حمد بخوان و به سر تبدار بگذار) و به بازوى راستت آویزان کن: (بسم اللّه الرحمن الرحیم، سوره حمد، ناس، فلق، توحید، بسم اللّه الرحمن الرحیم ربّ الناس، اذهب الباس و اشفعه یا شافعى فانّه لا شفاء الا شفاءک، شفاء لا یغادر سقما، بیدک الخیر انک على کل شىء قدیر وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ، بسم اللّه الرحمن الرحیم
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 86 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86
درمان سردرد و بادهاى داخل سر
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 86 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86
275: مفضّل بن عمر گفت: «مردى از برادرانمان از چشمدرد، شکم درد، نافدرد، سردرد و شقیقهدرد زنش به امام صادق علیه السلام عرض حال نمود و گفت: «اى پسر پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم! او هر شب بیدارى مىکشد و فریاد مىزند و ما از گریه و فریاد او به جنب و جوش مىافتیم، پس بر ما منتى بگذار و تعویذى آسمانى بده» از سوى ایشان فرمود: «هرگاه نماز واجب خواندى، دستت را باز کن و با خشوع و تضّرع بگو: «اعوذ بجلالک (و جمالک) و قدرتک و بهائک و سلطانک مّما اجد، یا غوث یا رسول اللّه، یا غوث یا امیر المؤمنین، یا غوث یا فاطمه بنت رسول اللّه، اغثنى اغثنى.»
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 86 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86
276: امام صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه که پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم دچار چشمدرد یا سردرد مىشد، دستش را باز مىکرد و سوره حمد، ناس و فلق را مىخواند، سپس دستش را به صورتش مىکشید و بیمارىاش برطرف مىشد.»
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 87 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86
277: عمار دهنى از سردرد به امام صادق علیه السّلام عرض حال نمود، ایشان فرمود: «هرگاه نماز واجبت تمام شد، انگشت سبابه دست راست را بر روى چشمت بگذار، درحالىکه بر ابروى راستت مىکشى، هفت مرتبه بگو:
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 88 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86
280: امام صادق علیه السلام فرمود: «هرکس که به سردرد و یا درد دیگرى مبتلا شد، دستش را بر جاى درد بگذارد و بگوید: «اسکن سکنتک بالذى سکن له ما فى الیل و النهار و هو السمیع العلیم.»
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 88 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86
281: به امیر المؤمنین علیه السلام از سردرد گله نمودم، که شب و روز برایم است. ایشان فرمود: «دستت را بر جاى درد بگذار و هفت مرتبه بگو:
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 88 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86
283: امام صادق علیه السلام فرمود: «پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم دچار سردرد شد. جبرئیل نزد ایشان آمد و با این او را تعویذ نمود: «بسم اللّه یشفیک، بسم اللّه یکفیک، من کلّ داء یوذیک، خذها فلیهنیک.»
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 89 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86
285: امام صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم دچار سردرد مىشد، با روغن کنجد انفیه مىکرد.»
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 89 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86
287: امام صادق علیه السلام فرمود: «هرکسى که دچار ضعف یا سردرد یا تکرر ادرار شود، دستش را بر جایش قرار دهد و بگوید: «اسکن سکنتک بالذى سکن له ما فى اللیل و النهار و هو السمیع العلیم.»
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 90 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86
289: امام باقر و امام صادق علیه السلام هرگاه که از حمام خارج مىشدند، چه در زمستان و چه در تابستان، با عمامه بیرون مىآمدند و مىگفتند: «این کار از سردرد جلوگیرى مىکند.»
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 90 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86
291: ایشان فرمود: «هرگاه که پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم دچار سردرد مىشد، با روغن کنجد انفیه مىکرد.»
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 90 / درمان سردرد و بادهاى داخل سر ..... ص : 86
292: امام صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه که پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم شیرینى، شکر و خرما به دست نمىآورد، با آب ولرم افطار مىکرد و مىفرمود: این کار باعث آرام شدن حرارت معده و از بین رفتن سردرد مىشود.»
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 92 / چیزهایى که باعث از بین رفتن بلغم مىشوند ..... ص : 91
303: امام صادق علیه السلام فرمود: «پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سلم با حلوا افطار مىکرد و اگر آن را نمىیافت، با شکر یا خرما افطار مىکرد و اگر هیچیک از آنها را نمىیافت با آب ولرم افطار مىنمود و مىفرمود: این، معده و کبد را پاک مىکند و دهان را خوشبو و دندانها را محکم و قوى مىنماید و چشم را روشنایى و جلا مىبخشد و گناهان را مىشوید و رگهاى مهیج را آرام مىکند و همچنین تلخى معمولى دهان را دفع مىنماید و بلغم را قطع مىکند و حرارت معده را فرو مىنشاند و سردرد را مىبرد.»
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 93 / چیزهایى که باعث از بین رفتن بلغم مىشوند ..... ص : 91
مردمک را قوى مىکند و نیز گناهان را مىشوید و رگهاى مهیج را آرام مىکند و تلخى دهان را دفع و موجب جذابیت او مىشود و بلغم را قطع مىکند و حرارت معده را فرو مىنشاند و سردرد را از بین مىبرد.»
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 148 / دعا براى تمامى دردها و طپش قلب ..... ص : 140
496: مردى از سردرد به امام صادق علیه السلام گله نمود، آن حضرت فرمود:
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 166 / درمان با سیاهدانه ..... ص : 165
557: امام صادق علیه السلام فرمود: «شونیز، شفاى تمام بیماریهاست، پس من براى تب، سردرد، چشمدرد، شکمدرد و تمام دردهایى که داشتهام، از آن استفاده کردهام و خداوند به وسیله آن مرا شفا داده است.»
طب جامع امام صادق (علیه السلام) / 176 / درمان با آب نیسان ..... ص : 175
سپس فرمود: «قسم به کسى که مرا به حق مبعوث نمود! هرکس از این آب بنوشد، تمام بیمارىها و اذیتها از بدنش دور مىشود و دهانش خوشبو مىگردد و بلغم او قطع مىشود و در خوردن آن حد و مرزى نیست، هرچه خواستید، بنوشید و باد او را اذیت نمىکند و دچار فلج نمىشود و از «کمر و شکم و ناف شکایت نمىکند، از التهاب سینه نمىترسد، سردى حبس البول از او قطع مىشود، از خارش بدن در امان است، به طاعون و جذام و پیسى مبتلا نمىشود، دچار آب سیاه در چشم نمىشود، قلبش فروتن مىشود، خداوند بر او هزار رحمت و هزار مغفرت مىفرستد. انکار، شرک، خودپسندى، کسلى، ناکامى و سستى و ترس و- بزدلى و دشمنى را از قلب او خارج مىکند و درد و بیمارى را از رگ او بیرون مىکشد و دردى را که قسمت او است، از لوح محفوظ پاک مىکند و هر کس دوست دارد که زنش حامله شود، حامله مىشود و به او فرزند عطا مىشود، مردى و هرکسى که زندانى باشد، از آن بنوشد، آزاد مىشود و به هرجا که مىخواهد، مىرود و اگر کسى سردرد داشته باشد، سردردش آرام مىشود و به خواست خداوند تمام بیمارىهایش آرام و ریشهکن مىشوند.»
تاریخ طب در ایران / ج1 / 112 / 6 - نخستین پزشک - ..... ص : 110
در فقره سوم آمده است که: تریته طبیب براى درمان تجسس کرد و از فلزات درمان براى مقابله با درد و مرگ بىهنگام و سوختن و تب و سردرد و تب لرزه و مرض آژانه و بیمارى اژهوه و بیمارى پلید و مار گزیدن و بیمارى دورکه و بیمارى سارى و نظر بد و گندیدگى و کثافت که اهریمن در تن مردم آورد بدست آورد." (شرح این بیماریها در فصل مربوط خواهد آمد).
تاریخ طب در ایران / ج1 / 116 / 7 - بیمارى و تندرستى - ..... ص : 113
در باب بیستم فقره هفتم به درد و مرگ و سوختن و تب و سردرد و تب و لرز و بسیارى از بیماریها نفرین شده است.
تاریخ طب در ایران / ج1 / 163 / 14 - بیماریها - ..... ص : 156
پ) سردرد- این کلمه که تحت عنوان بیمارى ذکر مىگردد، عینا از اوستا استخراج گردیده است. بدین معنى که در فقره هفتم باب بیستم وندیداد صریحا ذکر گردیده است" ... اى سردرد به تو نفرین مىکنم ..." و بنظر مىرسد کلیه دردهاى سر ناشى از انواع و اقسام بیماریها مىباشد و بدین معنى که عرضى است به نام مرض.
تاریخ طب در ایران / ج1 / 175 / 14 - بیماریها - ..... ص : 156
فقره هفتم:" اى درد، اى مرگ، اى سوختن، اى تب، اى سردرد، اى تب لرزه، اى مرض اژانه، اى مرض اژهوه، اى مرض پلید، اى مار گزیدن، اى مرض دروکه، اى مرض سارى، اى نظر بد، به تو نفرین مىکنم".
تاریخ طب در ایران / ج1 / 175 / 14 - بیماریها - ..... ص : 156
فقره نهم:" با مرض ایشیره، با مرض اغوایر، با مرض اغرا، با مرض اوغرا، با درد، با مرگ بىهنگام، با سوختن، با تب، با سردرد، با تبلرزه، با مرض آژانه، با مرض اژهوه، با مرض پلید، با مار گزیدن، با مرض دروکه، با مرض سارى، با نظر بد و گندیدگى و کثافت که اهریمن در تن مردم آورد مقابله مىکنیم".
-----------------------------------------------------------------------
تاریخ طب در ایران / ج1 / 200 / 17 - درمان بیماریها - ..... ص : 197
که اهورامزدا نباتات زیاد صدها و هزارها بلکه ده هزار رویانده
که آنها درمانبخش براى جان آدمى است